از چشمه خورشید (26)/ دکتر هاشم رجب زاده

– پیچیدن کاسه و کوزه در برگهای نفیس نقاشی

یکی از دوستان ژاپنی می‌گفت که در دورۀ اِدو (سده‌های هفده تا نوزده میلادی) که ساخته‌های ظریف چینی و سفالِ لعاب‌داده ژاپن به اروپا صادر می شد، آن را در کاغذهایی با نقش باسمه‌ای ژاپنی (اُوکی‌یُو ئه) می‌پیچیدند. این کاغذها را در کارگاه نقاشی دور ریخته بودند، و در ژاپن خواستار نداشت؛ زیرا که نقص و ناهماهنگی در رنگها، هرچند بسیار جزئی و تقریباً ناپیدا، داشت؛ یا که از ده- دوازده رنگ، چند رنگِ آن را کار نکرده بودند (در نگارگری ژاپنی با لوح‌های چوبی، که همان شیوۀ چاپ قدیم چینی- ژاپنی به کار می‌رود، برای هر رنگ یک لوح جداگانه می‌سازند). اما در اروپا این کاغذها به چشم مردم زیبا و نفیس می‌نمود. پس این لفافها را با دقت از ظرفهای سفالی باز و صاف می‌کردند، و برای زینت به کار می بردند، یا که همچون گنجینه‌ای نگاه می‌داشتند. از سویی هم این جریان به شناخته شدنِ بیش‌تر و بهتراُوکی‌یُو ئه، نگارگری باسمه‌ای ژاپنی، در اروپا مؤثر بود؛ و بعدها-بخصوص در نیمۀ دوم سدۀ بیستم – مغرب‌زمینی‌ها بسیاری از ساخته‌های خوب و نفیس اُوکی‌یُو ئه را در ژاپن و از مجموعه‌داران جاهای دیگر خریدند و به موزه‌ها و گنجینه‌های خود بردند.

نمونه ای از خوشنویسی زنده یاد ایشی ساکوتا: شعری چینی در وصف پروانه، سال 1993 اندازه بزگ: 120×120 سانتیمتر
نمونه ای از خوشنویسی زنده یاد ایشی ساکوتا: شعری چینی در وصف پروانه، سال 1993 اندازه بزگ: 120×120 سانتیمتر

483- دژِ هیمِهجی

در میانۀ سال 1945 و پیش از پایان‌گرفتن جنگ جهانی دوم در جبهۀ شرق آسیا و اقیانوس آرام که بمب‌افکن‌های امریکایی هیمِه‌جی- در ایالت هیوگو- را بمباران کردند، نزدیک به همۀ ساختمانهای این شهر فروریخت و سوخت، و اینجا با خاک یک‌سان شد.در این بلای آسمانی ساختۀ بشر، و در میان ویرانی‌ها، فقط دژِ تاریخیِ هیمِه‌جی و محوطۀ آن از آسیب برکنار ماند.در ساخت این دژ، که مرکز و مقرّ امیر محلّی این ولایت پیش از دورۀ تجدّد ژاپن بود، فن‌آوری شگفتی به کار رفته است، که محقّقان رمز آن را شناخته و دریافته‌اند؛ و از این‌رو است که این بنا در گذر ایام و هنگامۀ بلاهای زمینی و آسمانی تا امروز استوار مانده، و یکی از معدود دژهای قدیم ژاپن است که نسوخته یا فرونریخته و نیاز به بازسازی نداشته است.

 

484- آئین مانی به زبان ژاپنی

دکتر کِن آئوکی محقق تاریخ و جامعۀ ایران باستان که پیش‌تر آثار ارزنده ای در این زمینه تألیف و منتشر کرده بود، در زمستان امسال (1389/2010) کتاب تازه خود، آئین مانی (به ژاپنی: مانی کیوء) را انتشار داده، که رویدادی خجسته در پژوهشهای ایران باستان در ژاپن است: توکیو، نشر کوءدانشا (سلسلۀ تحقیق‌ها در علوم انسانی، شماره 485)، 281 ص.

دوستم آقای کینجی ئه اُورا، پژوهندۀ تاریخ و فرهنگ ایران، پیش از دسترسی‌ام به این اثر تازۀ مانی‌شناسی، فهرست مطالب کتاب را آماده کرده و برایم فرستاده است که در زیر می‌آورم.

مقدمه: مانی مقدس و آئین او: 1. آئین‌های ساختگی؛ آئین‌های مستند؛ و آئین‌های اساطیری. 2. آیا آئین مانی چهارمین دین جهانی بود؟ 3. کیشِ مانی؛ آئینی که از میان رفت.

فصل یکم: تاریخ کشف منابع تحقیق آئین مانی در کاوشهای انجام شده در دشتهای غرب چین تا کلبه‌های کنارۀ دریای جنوبی این سرزمین:

دشتهای غرب چین 2. شمال افریقا 3.پافته‌های پس از جنگ جهانی دوم 4. ارزیابی تازۀ منابع دورۀ اسلامی 5. منابع تحقیقات مانوی یافته شده پس از سدۀ بیستم، و وضع این پژوهشها در آغاز سدۀ بیست و یکم

فصل دوم: زندگی مانی: رسول گنوسی و حکیم بابِِلی:

دوره‌بندی زندگی مانی 2. سالهای پیوستگی مانی با کیشی الخَزایی (تا 12 سالگی) 3. سالهای معارضۀ او با این کیش (12 تا 24 سالگی) 4. اوایل تبلیغ آئین خود در هند (24 تا 26 سالگی) 5.سالهای استوار کردن آئین خود (26 تا 56 سالگی) 6. کشته شدن او (پیش از 69 سالگی)

فصل سوم: سخنان آسمانی مانی: نفی کردن این دنیا و بازگشتن به دنیای روشنایی:

منابع یادمان مانوی 2. اندیشۀ کیهان شناختی 3. اندیشۀ او در بارۀ انسان 4. گردآوردن اعانه 5. اخلاقیات 6. جان پاک در تنِ خاکی 7. معنی و اهمیّت افکار او

فصل چهارم: بنیاد شدنِ آئین مانی:

میراث مانی 2. «مانیستان» و طبقات آن 3. آداب مانوی 4. هنرهای مانوی؛ نگارگری

فصل پنجم: گنوس مانوی (1):

دستگاه آئین مانی پس از درگذشتن او 2. چهار قرن تاریکی: نفی آئین مانی از سوی زرتشتیان 3. تکمیل «زنداوستا» و شکل گرفتن «الحاد» 4. الهیّات مانوی شرقی در ماوراءالنهر، و برآمدن گروه دیناور (دیناوریه)

فصل ششم: گنوس مانوی (2):

گسترش به حوزۀ مدیترانه 2. ظهورآگوستین و آئین مانوی لاتین در اسپانیا 3. جایگیر شدن آئین مسیح در امپراتوری روم، و برافتادن کلیسای مانوی در اروپای غربی 4. الحاد مانوی در اروپا

فصل هفتم: گنوس مانوی (3): امّت اسلام:

سرآمدن ثنویّت و رونق عصر اُموی 2. آئین روشنگر، و سرکوب شدن آن 3. برآمدن تفکّر خاص، و دگرگونی در آئین مانی 4. بازرانده شدن این آئین به ماوراءالنهر در قرن دهم میلادی

فصل هشتم: گنوس مانوی (چین):

معرفی آئین مانی 2. آئین مانی در چین دورۀ ته آنگ، پادشاهی اِویغور، کوچ نشین اُویغور در تِن‌شان2. آیا فروغ آئین مانی یا بودا یا لائوتسُو بر ایران تابید؟ 4. آئین دوره‌های سُونگ، یُوآن، و مینگ (در چین)

بخش پایانی: آئین نومانوی در جای ایمان در عصر تجدّد و دنیای معاصر

پس‌گفتارِ این کتاب، به رسم تألیفهای ژاپنیان، هدف این تحقیق و تألیف، و روشِ پی گرفتنِ آن را مرور می کند.

 

485- درگذشت اِیشی ساکُوتا

چندی پیش یکی از دوستان از مرگ ناگهانی آقای اِیشی ساکُوتا، خوشنویس ژاپنی و استاد دانشگاه اوساکا، در روز 17 ماه اوت سال 2010 خبر داد، که اندوهگینم ساخت. هنرمندی خونگرم و زنده‌دل و پرکار بود. هنوز به هفتادسالگی نرسیده، و در معیار جامعۀ پرتلاش و پویا و مردم دیرزیِ ژاپن جوان بود. کار هنری خود را در سال 1968 از روزنامۀ یومیُوری آغاز کرد، و آثارش گرایشی به نوجویی و شیوۀ «مدرن» داشت؛ اما گرمی و گیراییِ خوشنویسی قدیم را نگهداشت. از سال 1969 عضو انجمن خوشنویسان نانیوا (نام قدیمِ اوساکا)، و از سال 1995 رئیس این انجمن بود. سالها، از 1986، در دانشگاههای کونان و مطالعات خارجی اوساکا تدریس خوشنویسی کرد، و دو بار هم (در 1999 و 2001) در دانشگاه ویکتوریا در کانادا کارگاه خوشنویسی ژاپنی ترتیب داد. پس از ده بار گرفتنِ جایزۀ نیتِّن (قدیم‌ترین و معتبرترین جایزۀ خوشنویسی در ژاپن) عضو افتخاری هیأت گزینش نیتِّن شد، و در سال 1990 هم جایزۀ خوشنویسی ماینیچی را از آنِ خود ساخت. هنگامی که با همکار دانشگاهی‌ام، خانم یُوکو فُوجیموتو، قطعه‌هایی از مانیوءشُو، قدیم‌ترین مجموعۀ شعری ژاپن، ترجمه و  برای انتشار آماده شد، خوشنویسی اصل ژاپنی این قطعه‌ها را با وسعت نظر پذیرفت و استادانه انجام داد و مقدمه ای هم به ژاپنی برای معرفی کارش نوشت. این کتاب پس از اینهمه سال هنوز درست چاپ نشده است. پس از آن هم دعوت برای برگزار کردن کارگاه خوشنویسی ژاپنی در تهران در روز 16 اسفند 1383 را با خوشرویی پذیرفت، و همۀ سختی‌های آن سفر و آشفتگی‌های کار را با خویشتنداری تاب آورد. نمونه‌ای از اثر قلم زیبایی‌آفرینش که در دفترِ برگزیدۀ آثار او در پائیز سال 2004 (به یاد دهمین سال زمین‌لرزۀ بزرگ کوبه) چاپ شده، همراه این یادداشت است.

486- زنان در بازار کار ژاپن

در ماه دسامبر سال 2010 گفته شد که نتایج بررسیهای تازه نشان می‌دهد که 26 میلیون نفر از زنان در ژاپن کار می کنند (سوای خانه‌داری)؛ و دریافتی ماهانۀ آنها برای کار مشابه 70 درصد دریافتیِ مردان شاغل است. بسیاری از این خانمها می‌گویند که درآمد آنها از کارِ بیرون به خرج و بِرج زندگیشان نمی‌رسد.

 

487- خوشنویسی در امتحان استخدامی قدیم

چین برای تاریخ بلندش در برگزاری امتحان‌های دقیق و دشوار استخدامی برای مشاغل دیوانی (کارمندی دولت) مشهور است. یک آزمون عمده در این امتحان‌ها، خوشنویسی یا حُسنِ تحریر بود. از سوی امپراتور توماری داده می‌شد که نام امپراتور در بالای راست آن به خط درشت نوشته بود، و نام امتحان‌دهنده را با واژگان و عباراتی بنهایت فروتنانه (مانند حقیر، کم‌ترین، یا جان‌نثار) در پائین‌ترین جای انتهای تومار می‌نوشتند. یک سوم بخش چپ این تومار را سفید می‌گذاشتند، و امتحان‌دهنده پاسخش را در این فضا و میان یک ثلث تا نیمِ عرض تومار (از بالا به پائین) می‌آورد. اگر نمی‌توانست مطلب را برساند، یا برگۀ امتحان تا می‌خورد یا کثیف می شد، مردود بود. برای امتحان استخدامی، داوطلب می‌بایست حدود هفتصد هزار کلمه تعالیم و اندرزهای کنفوسیوس، حکیم چینی، را به یاد داشته باشد؛ و پاسخ سؤالها در باره این سخنان را درست و کامل بنویسد، و در پایان هم فکر خودش را به قلم بیاورد.

پیداست که تقلّب در امتحان و «نُت» نوشتن برای آزمون کتبی هم تاریخی به قدمت امتحان دارد. در دورۀ تاریخیِ شین، امتحان‌دهنده ها پاسخ سؤالهای محتمل را رو و پشت لباسشان، زیر آستر آن، و هر جای دیگر که عقل جن هم به آن نمی‌رسید می‌نوشتند؛ و چون امتحان‌ها چند روز طول می‌کشید، امید داشتند که در این مدّت فرصتی بیابند و از این «نُت»ها استفاده کنند. نمونه‌هایی از این برگه‌های تقلّب در موزۀ ملّی غرب ژاپن (سُی‌بُو بیجُوتسُوکان) و موزۀ هنرهای مستظرفه کیوتو (کیوتو شُوریتسُو بیجُوتسُوکان) نزدیک زیارتگاه شینتوئیِ هِیان (هِیان جینگُو) محفوظ است. این موزه بیش تر مورد توجّه و علاقۀ دانشمندانی است که در بارۀ شرق آسیا تحقیق می‌کنند، و دیگران کم‌تر شناخت و عنایتی نسبت به گنجینۀ آن دارند.

 

488- نمودارِ پیشرفت ژاپن در واگنسازی

اغراق نیست اگر تحوّل و پیشرفت در ساخت و تزئین واگن‌های سلطنتی در ژاپن را نمودارپیشرفت این فن و هنر ظریف و حساس و کارساز بدانیم. در باریابی اعضای نخستین هیأت سفارت ژاپن به ایران نزد ناصرالدین‌شاه در اوایل پائیز سال 1880میلادی/1297 هجری قمری، شاه قاجار بیش از هر چیز از چگونگی پیشرفت شبکۀ حمل و نقل رِیلی در ژاپن پرسید، و پاسخی غرورآمیز شنید؛ و آنگاه خواست بداند که ژاپن در آن سالهای آغازین تجدّد، واگن‌های شبکۀ رو به گسترش راه‌آهن را خودش می‌سازد یا از فرنگ می‌آورَد، و پاسخ داده شد که در چند سال اوّل از اروپا وارد می‌کردند، امّا در این سالها خودشان می‌سازند. برابر رسم و سنّتی دیرپای در توسعۀ شبکۀ راه‌آهن ژاپن، آخرین پیشرفتهای فنی و تزئینی در واگن سازی، در ساختن و آراستن و مبلمان واگن سلطنتی به کار می‌رود. بالای درهای ورودی این واگن‌ها با نشان طلایی گُل داوودیِ شانزده پَر که نشان سلطنتی ژاپن است زینت یافته، دیواره‌ها با بهترین پارچه ها و نقش‌های منسوج ژاپن- که گاه برگرفته از نقش های قدیم ساسانی است- پوشانده شده، و هر غرفه و زاویۀ آن نشانگر ابداع و فن‌آوری صنعتکاران و هنرمندان ژاپن است.

واگن سلطنتی شماره 7 که در سال 1914 برای امپراتور تایشو (که در سالهای 1912 تا 1926 بر تخت بود) ساخته شده، از نمونه‌های دیدنی‌است؛ و نیز واگن شماره 12 ساخته شده در سال 1922. درهای این واگن تزئین صدفی بر زمینۀ لاکی دارد، و سردرها با نقش گل داوودی و دو ققنُوس میناکاری (به ژاپنی: شیپّویاکی) زینت یافته، و پارچه‌های مبلمان داخلی و پوشش دیوارها از نفیس‌ترین بافته‌های هنری انتخاب شده است. در جزئی ترین قطعه‌های به کار رفته در این واگن‌ها بسیاری از هنرمندان ژاپنی منتهای مهارت خود را به نمایش نهاده‌اند. در واگن شماره 7 (سال 1914) برای سایه- روشن دادن به نمای جداره‌ها و تغییر نامحسوس یا ملایمِ رنگ تصویرها و پرده‌های زینتی، رنگ‌های ملایم‌تر یا تندتر را با تناسب و ترکیبی اعجاب‌انگیز به کار برده اند. پس از آن، با پیشرفت دادن فنِّ بافتِ این پارچه‌ها، و در پی آزمون و خطای بسیار، توانستند فنّی از کار درآورند که با ساختن تارها و نخهای بسیار نازک و ظریف و به هم تابیدنِ دو نخِ دو رنگ و بافتن پارچه با آن، سایه- روشنِ رنگها به نمایی طبیعی درآید که محسوس نیست که پارچه در چه نقطه و محدوده از یک رنگ به رنگی دیگر درمی‌آید. این تلاش هنرمندان برای ابداع پارچه‌های تزئینی دیواره‌ها و مبلمان واگن‌های سلطنتی موجب پیشرفت شگفتی‌انگیزی هم در فنّ و هنر پارچه‌بافی شده است.

 

489- ترمیم آثار هنری

از فنون پیش‌رفته در ژاپن، ترمیم آثار هنری، کهنه و فرسوده، یا آسیب‌دیده است. ژاپنی‌ها از دیرباز در ترمیم کتابهای خطی و چاپی قدیم مهارتی تحسین‌برانگیز داشته‌اند، و کاغذ ژاپنی (واشی) که دوام و ظرافت و استحکام و انعطاف خاصی دارد دستمایۀ گرانقدری یرای کتا‌ب آرایی و ترمیم کتابهای نفیس است. پیشرفت این فنّ و هنر ظریف و دقیق به اندازه ای است که موزه ها و مجموعه‌داران غربی بارها آثار نفیس آسیب دیدۀ گنجینۀ خود را برای ترمیم به استادکاران ژاپنی می‌سپارند. بتازگی یکی از نقاشی‌های پیکاسو را که چندجایش اثر فرورفتگی سنجاق و ریختگی رنگ و ساییدگی بوم داشت و دوره و قاب آن هم فرسوده بود، برای ترمیم به یکی از کارگاههای هنری ژاپن فرستاده بودند. خانم ایوایی کارشناس این کارگاه، که در فنّ خود چیره دست و آزموده نشان می داد، با کار چند روزه عمری تازه به این اثر هنری بخشید.

 

490- موعظه با جاز و گیتار

تابستان امسال گزارشی از کار و حال یک راهب بودایی در اخبار تلویزیون سراسری ژاپن دیدم که کار هدایت امّت بودا را با جاز و آواز همراه کرده و بازارش هم گرم است. می‌گفت که با جاز بار آمده، در فرنگ تعلیم موسیقی مدرن دیده، و از یازده سال پیش به زیِ راهبان درآمده، و حالا که 61 سال دارد این دو را با هم تلفیق کرده است. به مراسم ترحیم و یادبود تازه درگذشتگان (روز چهل و نهم، سال، و دیگر یادبودها به رسم بودایی) به خانه‌ها می رود و جلوی محراب بودایی جلوس می‌کند  و دعا می‌خوانَد، سپس  رو به حاضران می نشیند و موعظۀ مرسوم را اجرا می کند؛ و آنگاه گیتارش را درمی‌آورَد و چند آهنگ برای اهل مجلس می‌نوازد و می‌خوانَد.

 

491- هنر ایران در نمایشگاه یکهزار و سیصدمین سالِ پایتخت شدنِ نارا

روز و هفتۀ هنر ایران در نمایشگاه گرامی‌داشت یکهزار و سیصدمین سال پایتختی نارا با نمایشی از قالی‌های زیبا و نفیس و دیگر آثار هنر ایران به همّت اتحادیۀ فرش ایران در ژاپن در روزهای 6 تا 12 ابان امسال (29 اکتبر تا 3 نوامبر سال 2010) برگزار شد. در این مراسم، در محل بقایای پایتخت باستانی ژاپن در نارا، گروه موسیقی افرند گوشه‌هایی از موسیقی ایرانی را اجرا کرد.

در آغاز سدۀ هشتم میلادی سازماندهیِ تازه‌ای برای حکومت، که «اصلاحات تایهوء» نام گرفت و امپراتور را در جایگاه رهبر واقعی ژاپن ممتاز ساخت، به ایجاد پایتخت تازه‌ای در نارا به الگویِ چِه آنگ- آن، پایتخت چین انجامید (میان سالهای 708 تا 712). اصلاحات تایهوء و این پایتخت تازه، دو نمودار برجستۀ این دوره از تاریخ ژاپن (سالهای 710 تا 781)، که از نظر شکوفایی تمدن و فرهنگ و ادب ممتاز، و «دورۀ نارا» نام گرفته، است.

پوستر هنر ایران در گرامیداشت یکهزار و سیصدمین سال پایتختی شهر نارا
پوستر هنر ایران در گرامیداشت یکهزار و سیصدمین سال پایتختی شهر نارا

492- روایات و حکایات زنان در آثار ادب فارسی

این عنوان، یا چنان که در دفتر برنامه و خلاصه مقاله‌ها آمده «روایت و زن: بررسیِ جایگاه زن در روایات مکتوب و شفاهی ادب فارسی»، موضوع گردهم‌آییِ دو روزه ای بود که به همّت و گردانندگی خانم پرفسور یُوکو فُوجیموتو از بخش ایرانشناسی دانشگاه اوساکا و با شرکت چند تن از محقّقان ادب فارسی در روزهای شنبه و یک‌شنبه 27 و 28 نوامبر 2010 (6 و 7 آذر 1389) در این دانشگاه برگزار شد. فهرست سخنرانان و عنوان مقاله‌ها- که به اعتباری نمودار نگرش پژوهندگان در ژاپن به این مقوله است- به ترتیبی که ارائه شد در زیر می‌آید، و نگاهی کوتاه به چند نمونه از مقاله ها در پیِِ آن:

-خانم زهرا طاهری:

 

جشن‌های نوروزی زنان

 

-خانم کینگا مَرکُوش تاکه شیتا:

 

تصویر زن در شاهنامه

 

-خانم آیانو ساساکی:

 

زن در الهی‌نامۀ عطّار

 

-خانم ناهو ناکامُورا (اونودِرا):

 

برهنگیِ شعر: تصویرهای زن در شعر نادر نادرپور

 

-خانم کیمی‌ئه مائه‌دا:

 

 تصاویر زن در شعرهای احمد شاملو

 

-خانم شُوری سُوزُوکی:

 

تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای بین فروغ فرخ‌زاد و سیمین بهبهانی

 

-آقای کامیار عابدی:

 

شعر، عشق، و مذهب: شناخت و تحلیل اعتبار ادبی… فروغ فرخ‌زاد

 

-خانم یوریکو یاماناکا:

 

آمازون، کشور زنان در ادبیات عجائبِ فارسی و عربی

 

-آقای شین تاکه‌هارا:

 

کارکرد حرکت زن و مرد در قصه‌های ایرانی

 

-خانم توموکو یاماگیشی:

 

خاطرات زنان در بارۀ جنگ تحمیلی

 

-آقای حسن میرعابدینی:

 

شیوۀ روایت در نخستین داستانهای زنان ایرانی

 

-آقای کِی‌ایچیرو ایشی‌ئی:

 

تصوّر «زن» در داستانهای صادق هدایت؛ انعکاس تفکر مردان

 

-خانم مادلین فوگِلی:

 

زناشویی: برخورد زن و مرد در قصه‌های کوتاه سیمین دانشور

 

-خانم یُوکو فُوجیموتو:

 

تنفّر از زن در داستانهای ایرانی

 

 

 

493- تصویر زن در شاهنامه (خلاصۀ مقاله خانم کینگا مَرکوُش تاکهشیتا)

فصلهای شاهنامه، دوره‌های تاریخی را- از سرگذشت کیومرث، پادشاه افسانه‌ای، تا یزدگرد سوم پادشاه ساسانی (بر رویهم پنجاه دورۀ پادشاهی)- دربرمی‌گیرد. دو پادشاه نخستین، از پیشدادیان هستند که شماری از آنها، از آنمیان جمشید و فریدون، چند صد سال بر تخت می‌مانند؛ یا که ضحّاک هزار سال پادشاهی دارد. کشته شدن ایرج، جوان‌ترین پسر فریدون و نیای ایرانیان، به دست سَلم و تُور، که با هم برادراند و نیاگان رومیان و تورانیان، سلسله جنگهایی را میان فرزندان آنها برمی‌افروزد. در پیِ پیشدادیان، پادشاهی به کیانیان که با آنها خویشاوندند می‌رسد. پهلوانان زابلی، سام و زال و رستم، در اواخر دورۀ پیشدادیان به صحنه می‌آیند، و در بنیاد کردن پادشاهی کیانی و یاری رساندن به کیقباد و کیکاووس و کیخسرو کارسازند. پس از جادو شدن کیکاووس، شاخۀ تازه‌ای از کیانیان با پادشاهی لهراسپ آغاز می‌شود. در پادشاهی گشتاسپ، پسر لهراسپ، زرتشت ظهور می‌کند، و جنگی سهمگین میان رستم و اسفندیار، پسر گشتاسپ، درمی‌گیرد. بهمن، پسر اسفندیار، با فرزندان خود همای و داراب، و نیز اسکندر، زنجیرۀ افسانه‌ی- تاریخی ایران را به تاریخ جهان می‌پیوندند. با این که شاهنامه بهره‌ای کوتاه در بارۀ اشکانیان دارد، شرحی درازدامن از سی پادشاه ساسانی آورده است.

خانم مَرکُوش چند نکته را در باره شاهنامه و زنان شاهنامه افزود:

-منیژه، کتایُون، رودابه، و شیرین همسرانشان را خود برمی‌گزینند. در ایران باستان، در روز معیّنی از سال، دختران به کوی و گذر شهر و به جشنواره‌ها می‌آمدند، به شادی می‌گذراندند، و همسران خود را می‌یافتند. این جشن که «مردگیران» نامیده می‌شد، در جاهایی از ایران بازمانده است، و امروزه «مُزدگیران» نام دارد (تجلیل از زنان و پاداش دادن به آنان)، و در روز پنجم اسفند که اسفندارمذ می‌خوانند برگزار می‌شود.

-از قهرمانان شاهنامه، یکی شان- سُودابه، همسر کیکاووس- چهرۀ منفی دارد، که او هم ایرانی نیست. بددلیِ سودابه، خون سیاوش را ریخت.

-کیانیان پیش از زرتشت بوده‌اند، و رستم دل با آنها داشت (دلبستگی او به آئین باستانی ایران هیچ یا ناچیز است).

-جادو و افسون در شاهنامه به یک معنی نیست. جادو، بد و اهریمنی است؛امّا افسون گاه جنبۀ قدسی دارد و گونه‌ای از الهام است؛ چنان که افسونی به دل کسی می‌آید، و با خواندن آن دیو را از شر رساندن بازمی‌دارد یا سنگی را که بر سر مردم فرود می‌آید در هوا نگاه‌می‌دارد.

 

494- زن در الهینامۀ عطار

این عنوان مقاله ای بود که خانم آیانو ساساکی استاد ایرانشناسی دانشگاه مطالعات خارجی توکیو در گردهم‌آیی بررسی «روایت و زن» فرانهاد، و شرحی کوتاه از یک داستان الهی‌نامه و قهرمان آن (زنِ صالحه) گفت، که زیبا و گویا بود. آنگاه به جنبه‌های گوناگون این داستان پرداخت، و وصف زیبایی زن در این داستان؛ همانا زیباییِ سیرت و شخصیت او، که نمایان‌ترین آن «با خدا بودن» است.

 

495- سرزمینهای زنان در عجایبنامههای فارسی و عربی

خانم یُوریکو یاماناکا استاد موزۀ ملی قوم‌شناسی ژاپن که کار تحقیق خود را بیش‌تر بر فولکلور و افسانه‌های پیرامون اسکندر متمرکز ساخته است، فهرستی از عجایب‌نامه‌های فارسی، عربی، و چینی در بارۀ «آمازون» یا کشورهای افسانه‌ای زنان، با شرح کوتاهی در بارۀ هر یک، در مجلس علمی «روایت و زن» (28 نوامبر 2010) ارائه کرد:

منابع فارسی:

-حدود العالم (تألیف شدۀ حدود سال 372هـ.)؛ شاهنامه فردوسی؛ عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات، تألیف محمد طوسی.

منابع عربی:

اخبارالطوال، تألیف دینوری؛ کتاب البُلدان، نوشتۀ ابن فقیه؛ صفات جزیرةالعرب، تألیف همدانی؛ کتب چهارگانه (Tetrabiblos)، نوشتۀ کلادیوس پتولمی (Claudius Ptolemy)، که از یونانی ترجمه شده است؛ عجایب‌الهند، نوشتۀ بزرگ بن شهریار؛ مختصرالعجایب؛ تحفةالالباب و نخبةالاعجاب، تألیف قرنطی؛ طبایع‌الحیوان، نوشتۀ شرف‌الزمان طاهر مروزی؛ ترجمۀ کتاب بقراط  در بارۀ آبها و هواها و مکانها.

منابع چینی:

اسناد دورۀ ته‌آنگ کبیر در بارۀ نواحی غربی، تألیف ژوان ژانگ (646م.)؛ وصف سرزمینهای گوناگون، نوشتۀ ژائو روگوا (1225م.)

 

496- مقایسۀ سرودههای فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی (از نظر راویان و بیان و انتقال مفاهیم)

این بررسی خانم شُوری سُوزُوکی بر دو نکته در شعر این دو سراینده تمرکز دارد: یکی من (یا، راوی)، و این که «من» نماد و نشانۀ که و چه است؛ و دوم مخاطبِ راوی، و آن که «من» با او سخن می‌گوید. به این اعتبار، در سروده‌های این دو شاعر چهار گونۀ متفاوت می‌یابیم:

الف. خود شاعر (بر پایۀ تجربۀ سراینده)

ب. خود شاعر (زنِ به معنی عام، یا یکی از مردم عادی)

پ. شخصیتی تصوّری (نمودار ذات و درونِ خود سراینده)

ت. در میان نبودنِ «من» (و فقط شرح و وصف وضع موجود)

در مورد خانم سیمین بهبهانی که سروده‌ها و مجموعه‌هایش بسیار است، چهار مجموعه که نمایندۀ چهارگذار از شاعریِ اوست (جای پا، رستاخیز، دشت ارژن، و تازه‌ها) نمونه گرفته شده است. در بارۀ فروغ فرخ‌زاد که شمار آثارش کم تر است، همه شعرهای پنج مجموعۀ او (اسیر، دیوار، عصیان، تولّدی دیگر، و آیمان بیاوریم به آغاز فصل سرد) در نظر بوده است. بررسی خانم سُوزُوکی از نظر روشِ کار و تازگی توجّه‌برانگیز و سزاوار تحسین است.

 

497- جعبۀ داروی قدیم

چند سال پیش، دوستی خواسته بود که جعبه داروی «کمکهای اولیه» برای دسترس بودن در خانه یا  همراه بردن در گردش و سفر برایش بگیرم؛ و شاید شنیده بود که ژاپن چنین جعبۀ جادویی دارد. این جعبه‌ها سالها پیش در شماری از خانه‌های ایران هم بود، با داروهای مفید و وسایل ابتداییِ عفونت زدایی و پانسمان؛ مانند دوا قرمز یا دوا گُلی، که هر جای بچه و بزرگ که بریده و خراشیده می شد زود روی آن می ریختند و با گاز یا توری زخم‌بندی باند پیچی می‌کردند. در کشورهای غربی هم این جعبه داروها و وسایل زخم‌بندی در بیش‌تر خانه ها هست. در ژاپن هم سالها پیش بارها در داروخانه‌ها دیده بودم؛ اما این بار هر چه گشتم نیافتم، و سرانجام داروخانه‌داری گفت که به دستور وزارت بهداشت فروختن آن منع شده است چون نگرانند که در دسترس بودن این داروها بسا که مردم  را تشویق کند که آن را نابجا مصرف کنند و خطرآفرین باشد.

این‌روزها از دوستی شنیدم که یک سنّت دیرپای نگهداری داروهای ضروری در خانه‌های ژاپنی، دست کم در اوساکا، بوده، که «تویاما- نو- کُوسُوری اُوری» (داروفروش تویاما) نام داشته است، حاصل ابتکار و تلاش عطارانِ تویاما، ناحیه ای که داروسازی آنجا از قدیم شهرت داشت. این داروفروشهای دوره‌گرد مجموعه‌ای از داروهای خوردنی و مالیدنی (پُمادها) را در جعبه‌ای به خانه ها می‌دادند؛ و هر چند گاه یک بار از ولایت خود می‌آمدند و با انبانِ پُر به مشتریهاشان سر می زدند، و اقلامی از داروها را که مصرف شده بود به آنها می‌دادند و جعبه را پُر و اقلام را کامل می‌کردند. از این داروها، قرص سیاه‌رنگی بود که برای پاک‌کردن شکم و رفع سنگینی معده می‌خوردند. در ایران هم تا چند دهه پیش رسمِ مسهل خوردنِِ هر چند هفته یک بار بود. اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات و روزنامه‌خونِ ناصرالدین‌شاه، در یادداشتهای روزانه اش گه‌گاه عبارتی به این مضمون نوشته است که «امروز مسهل خوردم و درِ خانه (به دربار و حضور شاه) نرفتم.» اجازه و اطلاع قبلی هم نیاز نبود؛ و فقط وقتی که فرّاشی را می‌فرستادند تا علّت غیبت آن روز او را بپرسد، عذر خود را می‌گفت.

گفتند که از امسال (2010) وزارت بهداشت ژاپن کار داروفروشان تویاما را که همان کارعطارها و داروفروشهای قدیم ایران را می‌کردند و مردم هم از کارشان راضی بودند، منع کرده و از فعالیت «داروفروشان غیرمُجاز» جلو گرفته است.

نقشه مجموعه نیایشگاه زرتشتی در گردنه حصار
نقشه مجموعه نیایشگاه زرتشتی در گردنه حصار

498- زورخانه در ژاپن

در یک هفتۀ آغاز سال 2010 (هفتۀ پایان آذر 1389) تیم ملی پهلوانی و زورخانه‌ای ایران سه برنامه نمایش ورزشی در ژاپن اجرا کرد. بسیاری از مردم ما فرصتِ دیدن ورزش زورخانه‌ای را در ایران ندارند، زیرا که این ورزش ملّی پهلوانی- که تاریخی دراز و نیز با مکتب‌های جوانمردی پیوند دارد- نمابشی نیست، و بزرگان و نام‌آوران آن همیشه از تظاهر دوری می‌کرده‌اند. تیم ملّی پهلوانی ایران در فرصت دیدار کوتاه خود از ژاپن دو برنامه در توکیو و یک برنامه در اوساکا، به‌ترتیب در روزهای 3، 6، و 8 دسامبر، اجرا کرد؛ و نمونه‌هایی از سنگ، کبّاده‌کشی، میل‌بازی، میل‌گیری، و چرخ را همراه موسیقی زورخانه (ضرب، دف، دمام، و تنبک) و زنگ ارائه داد. با همۀ نارسائی امکان اجرای این گروه در سرزمینی بیگانه (از آنمیان، کوچک و نامناسب بودن صحنۀ تالارهای نمایش برای این ورزش که جای آن گود زورخانه است)، تلاش آنها چشمگیر و استقبال مردم شوق‌برانگیز بود. گیرایی صحنه و دل‌انگیزی موسیقی زورخانه، آوای گوش‌نواز و جان‌بخش شعر فارسی، و سرودهای خاطره‌انگیز که ورزشکاران می‌خواندند، بر شوق بینندگان افزود. دفترِ توضیحی حاوی شرح بخش‌های برنامه که با ذوق طراحی و با نفاست چاپ شده بود، و نیز کارتهای دعوت که با عکسی خاطره انگیز از جهان‌پهلوان غلامرضا تختی زینت داشت، نمونه‌ای از تدارک خوب و اندیشیدۀ این برنامۀ فرهنگی بود.

آتشگاه زرتشتی
آتشگاه زرتشتی

499- ردّ پایِ بودا در سُغدِ باستان

آقای پرفسور توءسِی سانو همکارم در دانشگاه ریُوکوکُو نسخه‌ای از ترجمۀ کتاب آئین ‌های سُغدِ باستان نوشتۀ ی.  یعقوب‌اُف دانشمند تاجیک (و، نشر سال 1996 در شهر دوشنبه) را که به همّت آقای توشی‌ناکا هاسُوایکه استاد دانشگاه ریُوکوکُو به ژاپنی درآمده و با عنوان کودای سُغدُ – نو-شیوکیو (آئین های باستانی سُغدیان) از سوی این دانشگاه منتشر شده است (اکتبر 2010) هدیه داد و سپاسگزارم ساخت. آقای هاسُوایکه در زمینۀ باستانشناسی غرب آسیا، بخصوص کاوشهای آثار و بقایای آئین‌ها و ادیان باستان، فعالیت دارد. این گزارش با حمایت «طرح مطالعات بنیادی باستانشناسانۀ معابد زرتشتی در تاجیکستان و ردیابیِ مسیر گسترش آئین بودا» آماده و منتشر شده است.

نویسندۀ آئین‌های سُغدِ باستان در مقدمۀ این دفتر آئین‌های مسیحی، بودایی، زرتشتی، و مانوی را در ماوراءالنهر بررسی کرده، و در پیِ آن در چهار فصل به شرح مطالب زیر پرداخته است:

فصل یکم: معبدهای زرتشتی در گردُنی‌حصار و نوروزشاه (به احتمال، نزدیک پنجکند)

فصل دوم: ارتباط پیکره‌های سُغدی و آئین زرتشت

فصل سوم: مراسم سوگِ مردگان و نماد و نمای دنیای پس از مرگ در تصویرهای بازمانده، مانند نقاشی‌های درون غارها و ظرفهای جای استخوان مردگان سُغدیان

فصل چهارم: آئین زرتشت؛ عقیده به زُروان در توران و ترکستان (مانی، ارتباط آئین زرتشت و مزدکیان، زُروان)

بهرۀ نهایی کتاب، به شیوۀ تألیفهای ژاپنیان، «حاصل کلام» یا نتیجه‌گیری از مطالب است.

مطالعات باستانشناسیِ دانشگاه ریِوکوکُو (که خود نزدیک چهارصدسال پیش بنیاد شده) در بارۀ آئین‌های باستانیِ غرب آسیا، بویژه زرتشتی و بودایی و مانوی، تاریخی بیش از یکصد سال دارد. ماساجی اینووِه، مسافر ژاپنی که در تابستان سال 1903 میلادی پس از گشت و گذاری در نواحی ماوراءالنهر به ایران آمد، در سفرنامه‌اش نوشته است که در ایستگاه راه‌آهن مرو که در انتظار آمدن قطار نشسته بود تا به ساحل شمالی دریای خزر و از آنجا با کشتی به ایران برود، به کوزو اوءتانی، سرراهب معبد بودایی نیشی هونگُوآنجی در کیوتو (که پایه‌گذار و حامی دانشگاه ریُوکوکُو است) برخورد که برای بررسیِ آثار و بقایای بودایی در بخارا و سمرقند به ماوراءالنهر آمده بود.

 

500- چُرتکۀ ژاپنی (سوروبان)

ژاپنی‌ها در حساب‌کردن ماهرند، مانند هندیها که در آنسوی آسیا به این هنر و تیزذهنی در ریاضی شهرتی دارند. البته شاید که اروپایی‌ها چنین فکر نکنند، چون چمبرلن Chamberlain انگلیسی که در نیمۀ دوم سدۀ نوزده به ژاپن آمد نوشته است که مردم اینجا در محاسبۀ ذهنی مهارتی ندارند؛ و نه فقط بچه‌ها، که بزرگ‌تر ها هم نمی‌توانند 5 را در 7 ضرب کنند، و اینست که چُرتکه باید همیشه دمِ دستشان باشد.

از وسایل هر خانه و هر دکان ژاپنی، چُرتکه است، که رایانه‌های پیشرفته و حسابگرهای الکترونیکی با سرعتهای بالا و حافظۀ کلان هم نتوانسته است آن را از میدان بیرون کند. حساب کردن با چُرتکه را از دبستان به بچه‌ها یاد می‌دهند، و شماری از آنها که در این کار تُند و زبردست‌اند در مسابقه‌های ناحیه‌ای و ملی چُرتکه‌اندازی شرکت می‌کنند. یکی از دانشجویانم در بخش ایرانشناسی در اوساکا، قهرمان چرتکۀ ایالت زادگاه خودش بود، و چندسالی هم به مسابقه‌های ملّی می رفت. هنوز هم می‌گویند که مجرّب است که حساب کردن با چُرتکه از محاسبه با ماشین حساب و رایانه سریع‌تر است.

با رواج چرتکه در ژاپن و کارآئی‌اش در زندگی هر روزه، اصطلاح‌هایی هم با آن در ذهن و زبان مردم ساخته شده است. برای نمونه، کسی را که حسابگر باشد و سخت مراقب منافع خود و بتواند از آب کره بگیرد، «اهل سوروبان» می‌گویند (چرتکه در ژاپنی سوروبان است).

چُرتکه به اعتبار فنّ و هنر و مواد و مصالحی که در ساختن آن به کار می‌رود گوناگون است. چرتکه‌های معمولی را از چوب (برای قاب و مهره‌ها) و فلز یا خیزران (برای میله‌ها) و در کارگاههای تولید انبوه می‌سازند؛ اما هنوز استادکارانی هستند که چرتکه‌های دست‌سار با حوصله و ظرافت و هنرمندی و کیفیت مصالح و کار از زیر دستشان بیرون می‌آید. یکی ازین استادکاران در ایالت برفی شمال ژاپن که بیش از 80 سال دارد و شصت و چند سال است که چرتکه می‌سازد، همۀ قطعه‌ها را با دست تراش می دهد و لاک‌کاری می‌کند، و مهره‌ها را با کمان دستی سوراخ می‌کند.

در بیش‌تر فرهنگ‌های فارسی می‌خوانیم که چرتکه از روسیه به ایران آمده، و اصل این کلمه (چُتکه) هم روسی است. امّا دایرةالمعارف مصاحب شرحی متفاوت دارد: «چُتکه‌ای که بین ایرانیان، ارامنه و عربها و تُرکان رایج است، شباهتی به چُتکه‌های چینی [- ژاپنی] و چُتکه‌هایی که در اروپای غربی رایج بود ندارد، و احتمالاً به‌وسیلۀ محاسبین ایرانی یا عرب اختراع شده و بعدها از ممالک اسلامی به روسیه وارد شده است.»

 

501- تبریک نوروزی

ژاپنی‌ها پس از آن که در نخستین سالهای پس از تجدّد، در اواخر سدۀ نوزده، نوروز را همراه تقویم اروپایی (آغاز سال از یکم ژانویه) گرفتند و ار آنِ خودشان کردند، آداب و مراسمی برای آن ساختند که جزءِ زندگی‌شان شده است؛ مانند هدیه فرستادن در پایان سال برای کسانی که در آن سال از مهر و عنایت‌شان برخوردار بوده‌اند، دیدار نوروزی، و فرستادن کارت شادباش سال نو. دیدار نوروزی در روابط فردی و خانوادگی بیش‌تر به صورت گِردآمدن اعضای خانواده- پسران و دختران و عروسها و دامادها و نوه‌ها- در خانۀ پدر و مادربزرگ است، که فرصتی است برای دیدن یکدیگر (برای بسیاریشان یگانه فرصت در سال) و با خبر شدن از حالِ هم. این دیدارها بیش‌تر به کام بچه‌ها است، که از بزرگ‌ترها عیدی (توشی‌داما) می‌گیرند. در محلّ کار هم در نخستین روز کار پس از تعطیل نوروز (روز 4 ژانویه)، فرودستان به دیدن و سلام نوروزی بالادستان می‌روند؛ هرچند که در این سالها در دستگاههای بزرگ اداری و اقتصادی این مراسم به  ساعتی گردهمایی رسمی و تشریفاتیِ برنامه ریزی شده در تالار بزرگ موسسه خلاصه شده است.

رسم نوروزیِ عمومی‌تر و پابرجاتر، که ظهور عصر الکترونیک هم تأثیر چندان در آن نداشته، فرستادن کارت شادباش نوروزی به خویشاوندان دور، دوستان، همکاران، و دیگر آشنایان است. برابر معمول، هنگامی که نام دوست و آشنایی که ربط و پیوند او با شخص فراموش‌ناشدنی است- مانند دوستان مدرسه یا معلّم‌های محبوب دورۀ تحصیل و دانشگاه- در فهرست گیرندگان کارت تبریک نوروز وارد شد، کم‌تر پیش می‌آید که در آینده‌ای نزدیک قلم کشیده یا فراموش شود.

پست ژاپن تا حدود دو ماه به نوروز مانده کارتهای تمبردار شادباش نوروزی (به ژاپنی: نِن‌گا جو) را با حدود د0- دوازده طرح و نقش برای سلیقه‌های گوناگون، و نیز با کاغذهای متنوّع (برای نوشتن با قلم، با پرینترِ رایانه، و برای چاپ تصویر) در دسترس می‌گذارد، و به مردم توصیه می‌کند که کارتهاشان را تا روز 25 ماه دسامبر به پست بدهند تا حتماً در بامداد یکم ژانویه به مقصد رسانده شود. شماری مشاغل مرتبط با کارت شادباش نوروزی هم در این دو ماه رواج می گیرد، مانند سفارش‌گرفتن خوشنویسیِ کارتها، چاپ کارتها با طرح و تصویری دلخواه سفارش دهنده (که بیش‌تر عکس تازۀ خانوادگی یا تصاویر شاد بچه‌ها است)، و نوشتن نشانی برای سالخوردگان یا دیگران که خود توان این کار را ندارند.

سحرگاه نوروز، 1 ژانویه، آفتاب نزده، نامه رسانهای پست با موتورهای سرخ‌رنگشان از مراکز توزیع پست روانه می شوند، و مدیران پست آنها را بدرقه می‌کنند. برابر معمول، نخست وزیر ژاپن هم در یکی از این مراسم بدرقه در دفتر پستی در مرکز توکیو شرکت می‌کند. مردم که بامداد نوروز بیدار می‌شوند و به صندوق پست خانه‌شان سرمی‌زنند، نامه‌های نوروزیشان (کارتهای یک‌اندازه و همه در یک بسته) رسیده؛ و رسم این است که برای آنهایی که کارتشان رسیده اما به علتی برایشان تبریک نفرستاده بودند، همانروز پاسخ بنویسند و به پست بدهند تا که فردای آن رسانده شود. روز 1 ژانویه امسال (2011) پست ژاپن اعلام کردکه در این نوروز دو میلیارد و هشتاد میلیون وهشتصد هزارکارت تبریک رسانده شده است.

از رسم‌های دیگرِ پست ژاپن انتشار یک دوره تمبر یادگاری با نقش حیوان نمادِ سال نو برابر تقویم ترکی-مغولی- چینی (خرگوش برای سال 2011/سال ایرانی1390) است. تمبر یادگاری امسال (ده قطعه تمبر 80 ینی، تمبر نامۀ داخل لفاف برای نامه‌های عادی داخل ژاپن) با نقش نام خرگوش به شیوه‌های گوناگون تحریر و خوشنویسی چینی- ژاپنی منتشر شده است. کارتهای تمبردار شادباش نوروزی (و نیز تمبرهایی که برای چسباندن روی انواع دیگر کارتهای تبریک منتشر می‌شود) شمارۀ بخت‌آزمایی دارد، که با قرعه کشی در نیمۀ دوم ژانویه شماره‌های برندگان جوایز آن (از یک دستگاه تلویزیون یا وسیله‌ای هم ارز آن، تا یک دوره تمبر 50 و 80 ینی) اعلام می‌شود. برابر معمول، هر کس بخت بردن دست کم دو قطعه تمبر را دارد، مگر این که مانند من بسیار بداقبال باشد.

دوره تمبر یادگار سال نو که پست ژاپن برای نوروز 2011 منتشر کرده است( کلمه خرگوش، حیوان سال، به شیوه‎های نگارشی گوناگون در تاریخ چین و ژاپن)
دوره تمبر یادگار سال نو که پست ژاپن برای نوروز 2011 منتشر کرده است( کلمه خرگوش، حیوان سال، به شیوه‎های نگارشی گوناگون در تاریخ چین و ژاپن)

502- خط تصویری برای بیسوادان در دورۀ اِدو

آموزش در ژاپن در تا سدۀ شانزدهم در اختیار و انحصار راهبان بودایی بود، که اینان بیش‌تر بر آموختن سُوتراها یا متون مقدس بودایی تأکید داشتند. دولت یافتن خاندان توکُوگاوا (که سالهای حکومت آنها، 1603 تا 1868م.، دورۀ اِدو خوانده می شود) تحوّلی همراه آورد، و طبقۀ تحصیلکرده به تعالیم کنفوسیوسی روی نمود. این جریان، تعلیم اخلاقیات را گسترش داد، و به آموزش تاریخ و ادب ژاپن نیز توجه شد. شمار اندکی از جویندگان هم پنهانی به آموختن دانش هلندی پرداختند؛ زیرا که متوجه اهمیّت علوم جدید، بخصوص پزشکی، شده بودند. با این همه، در این دوره هنوز بسیاری از مردم (برابر یک برآورد، حدود 40 در صد آنها) خواندن و نوشتن نمی‌دانستند؛ و پس از آغاز عصر تجدّد در پیِ برنشستن امپراتور مِیجی در سال 1867 بود که آموزش همگانی تدبیر و دانشگاههای معتبر یکی پس از دیگری تأسیس شد. در سال 1872 برنامۀ دولت برای آموزش همگانی اعلام، و خوب اجرا شد. تا سال 1886 نزدیکِ نیمی از بچه‌های لازم‌التعلیم به مدرسه می‌رفتند. این نسبت در سالهای 1900 و 1906 بترتیب به 90 و 95 در صد رسید، و تا سال 1910 همۀ پسران و دختران شش تا دوازده ساله به مدرسه می‌رفتند. امروزه جز شمارِ بسیار اندکِ کسانی که دشواری طبیعی یا ذهنی برای یادگیری دارند، همۀ مردم ژاپن خواندن و نوشتن می‌دانند.

در دورۀ اِدو، پیش از تجدّد ژاپن، که بسیاری از مردم خواندن و نوشتن نمی‌دانستند، تدابیری اندیشیده شد که دشواریهای کار آنها در ارتباط‌های اجتماعی، بخصوص دریافتن اعلام‌های نوشته، به حدِّ اقل برسد. یکی از این راهها، ابداعِ گونه‌ای خطّ تصویری بود که مِه‌کُورا شین‌گیوء (کور و آینه) نامیده می شد. توالی و ترتیب این تصویرها برابر قرائت سُوترای «هانیا شین‌گیوء» که برای مردم اهمیت بسیار داشت و همه با آن آشنایی یا آن را از بر داشتند، تنظیم شده بود؛ و بیسوادان می‌توانستند تصویرها را آسان به خاطر بسپارند و بهتر به یاد بیاورند.

نسخه‌ای از این تصویرها را (دو گونه؛ یکی با نام هر تصویر به خط چینی- ژاپنی و نیز الفبای هجایی ژاپنی، و دیگری بی‌نوشته) دوستی در یک کتاب کهنه یافته بود و عکس آن را برایم آورد. این تصویرها را که بخشی به یادماندنی از تاریخ آموزش همگانی در ژاپن است همراه این یادداشت می‌آورم.

 

503- شاعری که گَهگاه واژه «پَرت» می کند

در مجلس علمی بررسی آثار ادبی زنان معاصر ایران در روز 27 نوامبر سال 2010 در اوساکا، هنگامی که از واژه های اضافه یا نا‌مرتبط جای‌گرفته میان سروده‌های شماری از نوسرایان سخن به میان آمد،  خانم کیمی‌ئه مائه‌دا محقّق و مدرّس شعر و ادب معاصر ایران گفت که در ژاپن هم شاعری نوپرداز به نام یوشی‌مازُو گوءتو سراغ دارد که در شعرش هر دو سطر در میان یک یا دو کلمه یا عبارتی نامرتبط می‌گذارد، و در واقع پرت می‌کند. پیداست که پرت کردن واژگان میان سخن در انحصار نوسرایان مرزِ پُرگُهر نیست.

مِکورا شین کیو ( کور و آینه) خط تصویری برای بیسوادان در دوره اِدو
مِکورا شین کیو ( کور و آینه) خط تصویری برای بیسوادان در دوره اِدو

504- کلیدواژۀ «داغِ» سال   

تابستانِ سالِ گذشته، 2010، گرما در ژاپن بی‌سابقه بود؛ و از سالخوردگان هم کسی چنین هوایی مرطوب اما سوزان را به یاد نداشت. چنین بود که کلید واژۀ این سال، «داغ» یا «گرم» انتخاب شد. مؤسسه‌ای به نام بنیاد نظرسنجی ژاپنیان برای کانجی (نشانه‌های مفهوم‌نگارِ خط چینی- ژاپنی) در ماه نوامبر هر سال از مردم می‌خواهد که نظرشان را در بارۀ کلیدواژۀ آن سال بگویند، و نتیجۀ این رأی‌گیری روز 12 دسامبر که «روزِ کانجی» نام گرفته است اعلام می شود. برابر رسم چندین ساله، یک سر راهب معبد بودایی کیومیزُو دِرا در کیوتو، این کانجی را در محوطۀ این معبد و در حضور نمایندگان رسانه‌های جمعی با قلم‌موی درشت و به خطِّ جلی بر صفحۀ کاغذ بزرگی می‌نویسد؛ و این رویداد سرفصل اخبار آن شب است.

مِکورا شین کیو( کور و آینه) خط تصویری برای بیسوادان در دوره اِدو ( مجموعه تصویرها، بی‎نوشه و شرح)
مِکورا شین کیو( کور و آینه) خط تصویری برای بیسوادان در دوره اِدو ( مجموعه تصویرها، بی‎نوشه و شرح)

امسال کلمۀ «گرمِ گرم» (「暑い、暑い! آتسُوی آتسُوی!) که مردم، بنا به عادت، در تابستان که به هم می‌رسند به زبان می‌آورند، برای کلیدواژۀ سال انتخاب شد. کلمه‌ای کم و بیش مرادف این، و با نگارش دیگر (熱)، که «آتسُوی» یا «نِتسُو» خوانده می شود، و بیش‌تر برای گرمای هوا به کار می‌رود، انتخابّ نُهُمِ مردم بود. انتخابِ دومِ واژۀ سال، کلمۀ «وسط» یا «میان» (中 «چُو» یا «ناکا») بود، که جزءِ اوّل نام چین است، که این کشور در چینی و ژاپنی «مملکتِ وسط» (中国) نامیده می شود. در این دو کشور، این نام را یکسان می نویسند و متفاوت تلفّظ می‌کنند؛ و تلفّظ ژاپنی «چُوگوکُو» است (کوکُو 国، که در ترکیب –گُوکُو خوانده می‌شود، به معنیِ کشور است). علّت این انتخاب، تَنِشی بود که در مناسبات ژاپن و چین با بالاگرفتن اختلاف آنها بر سر مالکیت یکی از جزایر میان دریای فاصلِ خاک این دو پیدا آمد، و رویدادها و دشواریهای دیگر در صحنۀ سیاست ژاپن را در سایۀ خود گرفت.