زمزمه/ حسین اکبری ( سَمَن)

حسین اکبری
حسین اکبری

من نیز چو دریا همه تن موجم و طوفان

من نیز چو او، معنی آرام ندانم

هر لحظه‌ی آرام من آغاز خروشی‌ست

کارآمش هر لحظه، به‌جُزدام ندانم

شور و شررم در سر و جان هر شب و هم روز

زین‌سان خبر از گردش ایّام ندانم

چون جام تنم پر شود از باده‌ی مهتاب

بی‌تابم و شب جز هوس جام ندانم

او صخره صفت می‌شکند موج تنم را

من مرگِ رهِ دوست به‌جز کام ندانم

مرد سفر عشقم و این راه خطرخیز

می‌پویم و دانم که سرانجام ندانم

اردیبهشت 72