سوگوار صبح نشابور/ محمدرضا شفیعی کدکنی

محمدرضا شفیعی کدکنی

سوگسرودى براى : پرويز مشكاتيان‏

اى دوست وقتِ خفتن و خاموشى‏ات نبود

وز اين ديار دورِ فراموشى‏ات نبود

تو روشنا سرود وطن بودى و چو آب‏

با خاكِ تيره روز هماغوشى‏ات نبود

ميخانه‏ها ز نعره تو مست مى‏شدند

رندى حريفِ مستى و مِى‏نوشى‏ات نبود

دودِ چراغ موشىِ دزدان ترا چنين‏

مدهوش كرد و موسمِ خاموشى‏ات نبود

سهراب اضطراب وطن بودى و كسى‏

زينان به فكرِ داروى بيهوشى‏ات نبود

در پرده ماند نغمه آزادىِ وطن‏

كانديشه جز به رفتن و چاوشى‏ات نبود

در چنگ تو سرود رهايى نهفته ماند

زين نغمه هيچ‏گاه فراموشى‏ات نبود

اى سوگوار صبح نشابورِ سرمه‏گون‏

عصرى چنين سزاى سيه‏پوشى‏ات نبود

21 سپتامبر 2009 ، پرينستون

بخارا 73-72، مهرـ دی 1388