ادای حق صحبت/ محمد جواد حجتی کرمانی
يادى از دانشى مرد نوآور[1] : همايون صنعتىزاده كرمانى
خبر درگذشت دانشى مرد كرمان، مرحوم همايون صنعتىزاده سخت متأثرم كرد و مرا به ياد ايامى انداخت كه نام او را به عنوان يك فرهنگى نوآور در مديريت مؤسسه «فرانكلين» مىشنيديم، مؤسسهاى كه همچون ساير نهادهاى فرهنگى رژيم گذشته، بىپيوند با حكومت نبود و جز اين، به وضوح مؤسسهاى آمريكايى – ايرانى بود… هر چند مرحوم صنعتىزاده پس از انقلاب، كفاره اين مديريت را پرداخت و چند سالى را در زندان به سر برد؛ اما كم كم پارهاى تندروىها رو به كاهش رفت. او مانند «احسان نراقى» از زندان آزاد شد.
داورى در مورد امثال مرحوم همايون صنعتىزاده و احسان نراقى مىتواند با نگاهى منفى يا مثبت – و البته هر دو نسبى – صورت گيرد؛ اما اين نگارنده چنين مىپندارد كه اينگونه مردان كه اصالت علمى و فرهنگى داشتهاند، هر مقام و پستى كه داشتهاند، منشاء خدماتى به نسلهاى معاصر خود و نيز آيندگان بودهاند. چرا راه دور برويم؟ استاد بلندآوازه ايرانى مقيم آمريكا جناب دكتر سيد حسين نصر، كه نزديكترين رابطه را با رژيم شاه داشت، اكنون به اعتراف دوست و دشمن، يكى از اركان ارزشمند معرفى اسلام و عرفان و فلسفه اسلامى در دنياى معاصر است.
* * *
مرحوم صنعتىزاده نوه پسرى مرحوم حاج اكبر صنعتى، مرد خيّر معروف كرمانى بنيانگذار پرورشگاه صنعتى (موزه صنعتى كنونى) و از مريدان مرحوم سيد جمالالدين اسدآبادى بود. از پدر او كتاب گذر عمر مشتمل بر خاطرات او چاپ شده است.
* * *
بارى، پس از انقلاب، نخستين بار در سال 1371 بود كه مرحوم صنعتىزاده پس از تماس تلفنى به اطاق من در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى» آمد و يكى از آثار خود را براى من آورد. او به ايران باستان و آئين زرتشتى علاقه وافرى داشت و به نظرم نشر مقالات من در اطلاعات در مورد پدرم كه از پدر و مادرى زرتشتى زاده شده و در نوجوانى به آئين اسلام گرويده بود، «همايون» را به ديدار من كشاند… او كتاب تاريخ{P . شرح حال پدرم را در كتابى به نام از آتشكده تا مسجد از انتشارات مؤسسه اطلاعات آوردهام. P}
هخامنشيان را به من اهدا كرد و باب دوستى و مراوده را گشود. او چندين بار و هر بار با كتابى جديد كه عموماً ترجمه از انگليسى بود، به ديدن من مىآمد و اين ديدارها در تهران و كرمان مكرر اتفاق مىافتاد.
* * *
مرحوم صنعتىزاده چند سالى – در كنار كار پيوسته فرهنگى و ترجمه آثار تاريخى كه غالباً در مورد ايران باستان و كيش زرتشتى بود – در «لالهزار» كرمان به پرورش گل، بهخصوص گل محمدى، اشتغال داشت و «لالهزار» كرمان را داشت به جايى مىرساند كه با «قمصر» كاشان رقابت كند؛ اما اجل مهلتش نداد. او به جز پرورش گل به فرآورى گل و استحصال گلاب و عرقيجات گوناگون مىپرداخت كه همه، به نام «گلاب زهرا» عرضه مىشد. او در ايام سال، چندين بار براى معالجه و نيز سير و سياحت و تفرج به خارج مىرفت و هر بار با توشهاى از خاطرات جديد به وطن باز مىگشت.
آن مرحوم چند بار ما را به صورت خانوادگى در دهكدهاى نزديك «دهِ بالا»ى كرمان به ناهار دعوت كرد و هر بار، از ترجمهها و خاطرات جديد خود سخن مىگفت. فراموش نمىكنم در كنار دستگاه دستشويى، ميزى گذاشته بود و كتابى انگليسى كه در هنگام (…!) وقتش را به مطالعه گذرانده باشد! او به منازل قديمى تعلق خاطر داشت و منزلى با معمارى قديم در كوچه «والى آباد» كرمان كه روزگارى محله اعياننشين شهر كرمان بود، خريدارى كرده بود كه در ايام اقامت در شهر در آنجا به سر مىبرد.
محمد جواد حجتی کرمانی
* * *
مرحوم صنعتىزاده تا آنجا كه من اطلاع دارم، فرزندى نداشت. او همسرى اصفهانى داشت كه بسيار به او علاقهمند بود و او را مدير مؤسسه «گلاب زهرا» و خود را «حقوقبگير» همسر محبوبش معرفى مىكرد. در حدود سه سال پيش كه همسرش در يك تصادف رانندگى از دنيا رفت، صنعتىزاده تنها شد و اين تنهايى بسيار براى او سخت بود و احتمالاً در مرگ غريبانه و غيرمنتظرهاش بىتأثير نبود. خداوند هر دو را بيامرزاد و به آنان در برابر خدمات فرهنگى و اجتماعىشان جزاى خير دهاد!
* * *
فراموش نكنيم در سفرى كه رهبر انقلاب حضرت آيتالله خامنهاى به كرمان آمدند، مرحوم صنعتىزاده از جمله «نخبگان»ى بود كه در ديدار با رهبرى پيشنهادهاى پيشروانه خود را مطرح كرد. مناسب است صدا و سيماى كرمان و مطبوعات محلى ضمن گراميداشت ياد آن مرحوم، اين ديدار و پيشنهادهاى مرحوم صنعتىزاده را به اطلاع عموم بهخصوص همشهريان گرامى كرمانى برسانند.
بخارا 73-72، مهر و دی 1388
[1] نقل از روزنامه اطلاعات، شنبه 14 شهريور 1388