رونمایی آیدین/ ناهید طباطبائی

 انتشارات ديد، از سال 1377، در كنار شركت گرافيك ديد و با همكارى آقايان فيروز شافعى و مجيد عباسى به فعاليت پرداخته است. هدف از تأسيس اين انتشارت چاپ كتاب‏هايى در زمينه هنر و ادبيات، به‏خصوص ادبيات و تاريخ هنر معاصر بوده و هست. چنانكه كتاب‏هاى نگاهى، حسرتى، آهى و از مرزهاى انزوا، موفق شدند براى نخستين بار گوشه‏هايى از زندگى صادق هدايت را به نمايش بگذارند كه براى مخاطبين او ناشناخته مانده بود. و نيز كتاب تهران قديم، كه هم نمايان‏گر تحولات معمارى شهرى تهران است، و هم به نوعى تاريخ عكاسى معاصر را نشان مى‏دهد.

 همان‏طور كه ادبيات داستانى، تاريخ واقعى ملل را مى‏سازند، خاطرات، گفتگوها، و مقالات هنرمندان بزرگ هر مملكت نيز سازنده تاريخ هنر آن هستند. از ميان چنين نوشته‏هايى است كه به وضعيت هنر و هنرمندان در دورانى خاص پى مى‏بريم، و كنش‏ها و واكنش‏ها را درك مى‏كنيم، و همچنين با دنياى هنرمند آشنا مى‏شويم. پس اين دسته از آثار چند رويه دارند، هم تاريخ هستند، هم ادبيات. هم زندگى‏نامه هستند، هم روانشناسى. و خلاصه نوشته‏هايى هستند منشورمانند كه چون نور بر آنها بتابد هفت رنگ زيبا را نمايان مى‏كنند.

 و اما آيدين آغداشلو، نقاش معاصر، خود ماجرايى ديگر است. او كه شاهد تيزبين و بصير چند دوره متفاوت از تاريخ هنر ايران، كارشناس هنرهاى ايرانى و اسلامى، خوشنويسى و گرافيك، و منتقدى آگاه در پهنه سينما و ديگر عرصه‏هاى هنر است در كتاب اين دو حرف با تكيه بر دانش و بصيرت خود و از سر صدق و آگاهى به آنچه از او مى‏پرسند، پاسخ مى‏گويد، آثار ديگر هنرمندان را بررسى مى‏كند، آنان را كه در محاق جفا و فراموشى فرو رفته‏اند، به روشنايى مى‏آورد، و پيوسته پنجره‏هاى ذهن مخاطب را به نسيم مى‏گشايد و گرد و خاك از آن مى‏زدايد.

 آيدين آغداشلو معلمى است كه آموزش را وظيفه خود مى‏داند و هم به اين دليل است كه هر آنچه از هنر و زندگى اندوخته با دست و دلبازى در اختيار مخاطب خود قرار مى‏دهد. و نيز آنچه كه نوشته‏هاى او را خواندنى‏تر مى‏كند، نثر محكم، زيبا و روانى است كه پا به پاى معنا، مخاطب را به دنبال خود مى‏كشاند و آسان به ذهن مى‏نشيند. چنانكه خواندن نوشته‏هاى او به كار كسانى كه كم كم فارسى را فراموش مى‏كنند، نيز مى‏آيد.

 در پايان دلم مى‏خواهد از نوشته‏هاى او نقل قولى بياورم، درباره دوستى و درباره يك دوست.

 او مى‏گويد: «براى دوستى اصلى قائلم كه يك اصل شخصى است “هيچ چيز نخواهيد، همه چيز به شما مى‏دهند” مصداق اين نكته را در دوستى پيدا كردم و توانستم به جاهاى ديگر هم آن را سرايت بدهم. در “دوستى” به قيد و شرط، به پاسخ بلافاصله، به الزام آدم‏ها به اينكه در قبال مهر معينى كه مى‏دهند، مهر معينى را طلب كنند، قائل نيستم و چون اين طور نگاه نمى‏كنم پس به دوستى غيرمشروط اعتقاد دارم. اعتقاد دارم، يك جايى يك چيزى دو نفر را به هم مرتبط مى‏كند، قسمتى‏اش را مى‏شود درك كرد و قسمتى را هم نمى‏شود.»

 و نيز در سال 1383، درباره مرتضى مميز مى‏گويد: «مرتضى مميز يار و دوست عزيز و هميشگى من است – در زمانى دراز فرصت داشته‏ام تا طى طريق آدمى را در راهى دراز تماشا كنم كه بى هيچ همراهى و حمايتى، و تنها با همت و استعداد و ايمان بى‏حد و حدودش خود را تا به اين جا رسانده است، به جايى كه جاى بزرگ و عمده‏اى است و آرزوى كسان بسيار. دوستش دارم و مى‏دانم كه دوست داشتن او نه لطفى است در حق او، كه لطفى است در حق كسى – خودم – كه دوست مى‏دارد و راه دوست داشتن و ابراز آن را ياد گرفته است و همين كافى است.»

 آقاى آغداشلو تولدتان مبارك.