از چشمه خورشید(19) یادداشت هایی از ژاپن / دکتر هاشم رجب زاده

 329 – زيارت سال نو

 نوروز امسال هم براى سير آفاق و انفس از يكى از معابد ژاپن، كه مردم اينجا در آغاز سال نو تيمناً به زيارت آن مى‏روند، ديدن كردم. روز 2 ژانويه به كيتا – نو – تِنمانكَوُ (كه آنرا بيشتر كيتا – نو – تِنجين مى‏خوانند) در شمال كيوتو رفتم. اين معبد به يادگار ميچى زانه سوُگاوارا (903 – 845 م.) دانشمند، خوشنويس، و ديوانسالار نامى ژاپن بنياد شده است، و از اين رو است كه بيشتر براى توفيق در تحصيل دانش به آن نياز مى‏برند. امسال نيز، مانند هر سال، شمارى بسيار از امتحان‏دهندگان آزمون سراسرى دانشگاهها، كه روزهاى 20 و 21 ژانويه برگزار مى‏شد، و بزرگترهاى خانواده‏شان براى مراد خواستن و دعاى قبولى در امتحان به زيارت آمده بودند. در يكى از بناهاى فرعى اين معبد كه مرتبه هم‏كف آن بى در و ديوار و رو به بيرون باز است، ميزهاى بلند سرتاسرى چيده و پشت اين ميزها دانش‏آموزان دبستانى به رديف نشسته بودند و به راهنمايى والدين يا معلمان خود تمرين خوشنويسى مى‏كردند. صحنه‏اى گيرا و شوق‏برانگيز بود. چندى اينجا ايستادم و به تمرين هنرى آنها نگاه كردم. بيشترشان زيبا مى‏نوشتند و در گرداندن قلم مو و نشاندن مركب بر كاغذ و درآوردن نقش‏هاى پيچان كلمه‏ها يا نشانه‏هاى انديشه‏نگار چينى – ژاپنى مهارت داشتند. پس از نوشتن چند برگ، جايشان را به دانش ‏آموزهاى ديگر مى‏دادند، و نوشته‏ هاشان را كه آويخته بودند تا خشك بشود لوله مى‏كردند و همراه مى‏بردند.

 ميچى زانه سوُگاوارا با اسباب چينى رقيبان سياسى خود از پايتخت به جنوب جزيره كيوُسْوُ در غرب ژاپن تبعيد شد، و اندكى پس از آن كه در اينجا درگذشت زلزله و توفان سهمگينى در كيوتو، پايتخت، روى داد كه آن را اثر نفرين و ناخشنودى او دانستند و براى جبران بيدادى كه بر وى رفته بود و آرام ساختن روحش اين معبد را در سال 947 بنا نهادند، و امپراتور هم چند بار به زيارت آن آمد. بناى كنونى معبد كيتا – نو – تِنمانگوُ در سال 1607 و به همت هيره‏يورى تويوتومى (1615 – 1593 م.) پسرِ هيره‏يوشى فرمانرواى لشكرى ژاپن ساخته شد، و صدها نهال زردآلو هم، كه مى‏گفتند كه ميچى زانه آن را دوست مى‏داشت، در محوطه آن كاشتند (بيشتر بناهاى معابد ژاپن، كه همه چوبى است، يك يا چند بار در آتش سوخته و از نو ساخته شده است).

 330 – دعا و نيايش اختصاصى‏

 جز زيارت معمول مردم، كه برابر تالار اصلى معبد سكراى در صندوق نياز مى‏اندازند و دو كف‏دست را برهم مى‏نهند و جلوى صورت مى‏گيرند و سر خم مى‏كنند و چند لحظه در سكوت مى‏ايستند و آرزو مى‏خواهند، معبد كيتا – نو – تِنمانگوُ ترتيبى هم براى دعاى مخصوص داشت كه براى نيازخواهان، بويژه امتحان‏دهندگان و داوطلبان ورود به دانشگاه، به طور اختصاصى برگزار مى‏شد. اعلانى به قطع بزرگ كنار درخت پيرسال ميان حياط معبد نهاده بودند كه نرخها در آن اعلام شده بود: 5 هزار و 4 هزار ين ژاپن. خوانندگان به غرفه‏هاى آراسته‏اى كه كنار حياط آماده شده بود مى‏رفتند و با دادن نياز به دوشيزگان خادم معبد (كه بيشترشان براى خدمت در چند روز آغاز سال از ميان دانشجويان داوطلب به كار گرفته مى‏شوند) به تالار عبادت و نيايش راهنمايى مى‏شدند و مى‏نشستند و راهب معبد در برابر محراب نيايش آئينى را براى آنها اجرا مى‏كرد.

 331- نشانى پست الكترونيك دانشجويانم‏

 در آغاز اين سال تحصيلى كه نشانى پست الكترونيك (e-mail) دانشجويان بخش ايرانشناسى در اوساكا را گرفتم، ديدم كه بيشترشان براى نشانى اصلى (كلمه يا تركيبى از حروف و اعداد كه پيش از نشانه پست الكترونيك () مى‏آيد) يا واژه فارسى انتخاب كرده يا لفظى را برگزيده‏اند كه به هر روى با ايران و فرهنگ آن پيوند دارد. نمونه‏اى از اينها را در اينجا مى‏آورم: بچه خورشيد، شهاب، قابض الارواح، روشن، دوچرخه سوار، دنيا… .

 332 – كوه مردانه‏

 شى گِن دوْ از فرقه‏هاى مذهبى بومى ژاپن برابر تعليم بنيادگذار آن بر اين عقيده است كه پا گذاشتن زنان به كوه مقدسى كه زيارتگاه اهل اين آيين است اين كوه را مى‏آلايد، و سخت مانع بالا رفتن خانم‏ها از اين كوه است. با همه مخالفت‏هايى كه با اين عقيده شده، مركز و زيارتگاه اين فرقه با تغيير اين وضع، كه سابقه‏اى 1300 ساله دارد، موافقت نكرده است، و بحث داغ ميان موافقان و مخالفان اين منع دنباله دارد. مى‏گويند كه حدود 60 درصد از پيروان هم نمى‏خواهند كه اين منع برداشته شود، و عقيده دارند كه كوه «اومينه» بايد همچنان «مردانه» بماند. زنان براى عبادت به كوهى مجاور اينجا بالا مى‏روند.

 333 – همدلى در مصيبت‏

 روز 8 ژانويه امسال (2007) در ساحل جزيره اودشيما مراسمى با حضور مقامهاى ژاپن و ديپلماتهاى ترك به ياد غرق‏شدگان كشتى اِرطغرل كه سفينه آنها در سال 1890 بر اثر برخورد به صخره در آبهاى محاذى اين جزيره زير آب رفت، برگزار شد. ناوِ اِرطغرل از سوى سلطان عثمانى و در پاسخ ديدار ناو ژاپنى كه در سال 1877 به بندر استانبول رفته بود، در تابستان سال 1890 با بيش از 600 ملوان و سرنشين به بندر يوكوهاما آمد؛ اما در سفر بازگشتش به صخره‏هاى دريا برخورد و غرق شد. روستائيان جزيره اودشيما با كوشش و فداكارى بسيار توانستند 69 تن از سرنشينان آن را از آب بگيرند اما 581 تن ديگر دستخوش امواج شدند. در پى اين حادثه تلاش گسترده‏اى براى جلب يارى مردم به سانحه‏زدگان و خانواده‏هاى غرق شدگان آغاز شد، و توجيرو يامادا از پيشروان اين تلاش از سوى دولت ژاپن مأمور شد كه خود به استانبول برود و وجوه اهدايى مردم ژاپن را برساند. عبدالحميد ثانى پادشاه عثمانى او را با تفقد و احترام پذيرا شد و وى سالها در قلمرو عثمانى ماند. گويا يامادا در اين سالها مسلمان شده و به احتمال به زيارت حج هم رفته بود.

 334 – سالروز زلزله كوبه‏

 روز 17 ژانويه 2007 دوازده سال از زلزله سهمگين كوبه، كه رسماً «زلزله بزرگ منطقه هانشين – آواجى» نام گرفته است، مى‏گذشت، و در اين روز مراسمى به ياد بيش از 6 هزار نفر قربانيان اين زلزله برگزار و گزارشهايى تازه از تلاشهايى كه براى بازسازى ويرانيها و عادى كردن زندگى بازماندگان شده است داده شد. اكنون كمتر اثرى از ويرانيهاى اين زمين‏لرزه به چشم مى‏خورد، و بخصوص راهها و تأسيسات عمومى آسيب‏ديده ترميم و نوسازى شده و تالارها، نمايشگاهها و تفريحگاههاى تازه‏اى هم براى بهبود دادن كيفيت زندگى مردم اين ناحيه ساخته شده است؛ اما همه آسيب‏هاى انسانى و روحى را با سرمايه‏گذارى مادى نمى‏توان جبران كرد. برابر گزارشهاى تازه، از 66 آسيب ديده اين زلزله، بيشترشان از سالمندان، كه تنها در خانه‏هاى واگذار شده زندگى مى‏كردند و در يكساله گذشته درگذشتند، مردن 33 نفرشان را كسانى غير از خانواده و دوستانشان متوجه شدند. از اين ميان، از سرنوشت 9 نفر آنها ده روز يا بيشتر پس از مرگ تنهايشان آگاه شدند. زندگى خانوادگى در سرزمين آفتاب هم، كه هنوز به ارزشهاى قديم خود تا اندازه بسيار پايبند مانده، دگرگون شده است؛ و هر چه مى‏گذرد شمار بيشترى از سالمندان از دامان خانواده و لذت زيستن و بودن با فرزندان و نوادگانشان دور مى‏افتند.

 335 – احساس وظيفه‏

 در ميانه ماه اوت سال 2006، در بيست و يكمين سالروز سقوط هواپيماى جامبوجت JAL در كوههاى ناگانو، ايالت مركزى و كوهستانى ژاپن، از گشايش موزه اسناد و نوشته‏هاى سرنشينان اين هواپيما، كه از بيش از پانصد مسافر و سرنشين آن همه جز يكى – دو تن جان باختند، خبر دادند. گزارشى در تلويزيون سراسرى ژاپن مصاحبه با پدر يكى از خانم‏هاى مهماندار اين هواپيما را نشان داد. اين پدر كه هنوز و هميشه در از دست دادن دختر جوانش داغدار است، حاضر شده بود دفتر يادداشت اين دختر مهماندار را به موزه بسپارد. برگى ازين دفتر را كه آخرين نوشته او در آن بود نشان دادند، كه او پس از به خطر افتادن هواپيما عباراتى را كه پس از فرود اضطرارى هواپيما يا سقوط آن و زنده ماندن مسافران بايد گفته مى‏شد نوشته و با خود مرور كرده بود: خونسردى و روحيه‏تان را حفظ كنيد؛ آرام باشيد؛ به نوبت بيرون برويد؛ و… خوب پيدا بود كه دختر مهماندار در آن هنگامه هم كه، با اطلاع دست اول از كابين هدايت هواپيما بيش از مسافران وحشت‏زده مرگ را پيش چشم مى‏ديده، هنوز در انديشه درست و بموقع انجام دادن كار و مسئوليتش بوده است. پدر مى‏گفت كه دخترش از بچگى آرزو داشت كه مهماندار هواپيما بشود، و چون به اين هدف رسيد كارش را دوست داشت و خود را خوشبخت مى‏ديد.

 336 – جايى براى سالهاى پيرى‏

 گفته مى‏شود كه ژاپنى‏ها جاى تازه و مطلوبى براى گذراندن دوره بازنشستگى خود پيدا كرده‏اند، و آن مالزى و بخصوص پايتخت آن كوالالامپور است. رفته رفته عده هرچه بيشترى به جاذبه اين انتخاب پى مى‏برند. پيشتر، جاهايى مثل استراليا، كاليفرنيا، و اروپا پر خواستار بود. نگارنده به ياد دارد كه حدود 25 سال پيش كه قرار بود موافقتنامه‏اى در اين باره ميان ژاپن و استراليا امضاء بشود، روزنامه‏هاى استراليا و مردم آنجا در برابر آن به اعتراض برخاستند و گفتند كه سرزمين كانگاروها انباشتگاه پيرسالان نيست (البته اين لفظ تعديل شده است، و آنها عبارت damping place را به كار مى‏بردند).

 اكنون چند شركت سير و سفر گشت‏هاى ويژه ترتيب مى‏دهند و ژاپنى‏هاى سالمند را براى چند هفته در مالزى مى‏گردانند و آنها را با زندگى و امكانات آن در اينجا آشنا مى‏كنند. بهترين جاذبه امنيت است، كه مى‏گويند مالزى در ميان ممالك آسيا مقام اول را در آن دارد، و از نظر قيمت مواد مصرفى و كالا و خدمات مورد نياز هر روزه هم هزينه‏ها حدود 13 آنچه كه در ژاپن است تمام مى‏شود، و آپارتمان مجهزى با تأسيسات رفاهى مانند استخر شنا و سونا را مى‏توان به حدود 60 هزار ين (برابر پانصد دلار) در ماه اجاره كرد. نزديكى اينجا و ژاپن هم مزيت ديگرى است، و مى‏توانند راحت و ارزان بروند و بيايند. در يك گزارش تلويزيونى زن و شوهر سالمندى را نشان مى‏دادند كه با حقوق بازنشستگى رانندگى مرد آنجا جا افتاده و راضى بودند و هر روز هم از راه اينترنت و تلفن تصويرى با نوه‏شان ديدار و گفت‏وگو مى‏كنند. گفتند كه با پرداختن سپرده‏اى معادل 8/5 ميليون ين (معادل 50 ميليون تومان) به حساب بانكى مى‏توان اجازه اقامت بلندمدت گرفت، و تشريفات چندانى ندارد زيرا كه مالزى هم اين جريان را براى جذب سرمايه و همكارى اقتصادى ژاپنى‏ها تشويق مى‏كند.

 مالزى با اينكه مردم آن از اقوام و يا اديان گوناگونند (بيشتر مالى و چينى و مسلمان و بودايى) به موهبت سياست و اداره و تدبير درست و مسالمت‏جويى و سلامت نفس مردمش در اين چند دهه گذشته در راه پيشرفت گام برداشته و از فرصت‏هاى پيش آمده بهره برده و به درجه‏اى قابل توجه از رفاه رسيده و در انظار جهانيان اعتبار و احترام يافته است.

 337 – بيوا (بربط) ساز ايرانى است‏

 خانم هنرمندى بربط نواز (كه به ژاپنى بيوا خوانده مى‏شود و ريشه اين لفظ را هم از ايران قديم مى‏دانند كه از راه چين به ژاپن آمده است) و يكى از پژوهندگان شرق باستان گشت و گذارى داشتند در چند معبد و باغ تاريخى ژاپن و در ميان راه از آمدن بيوا از ايران به چين و سپس به ژاپن باستان سخن مى‏گفتند. سخنان خانم بربط نواز را محقق تاريخ باستان با قراين و دلايل علمى تأييد و تكميل مى‏كرد. اين برنامه كه در چند سال گذشته چند بار در تلويزيون سراسرى ژاپن پخش شده است ساخت و تركيب استادانه و دل‏انگيزى دارد، و هر دوستدار هنر و فرهنگ ايران را به شوق مى‏آورد.

 338 – شنهاى مهاجر

 هر سه سال يك بار در زمستان ريگ و شن نرم و زردرنگ از كوير مركزى چين به دست بادهاى تند راهى ژاپن مى‏شود و در حاشيه درياى ژاپن شهرهايى همچون هيروشيما و پيرامون آن را مى‏پوشاند و بر برودوش شهرها و آباديها مى‏نشيند. در اين روزها هوا، چنانكه گويى توفانى در كوير مى‏بينم، غبار گرفته و نيمه تاريك مى‏شود و آنگاه خاك و شن زردرنگى بر همه جا و همه چيز، جاده و درخت و بام و ايوان خانه‏ها، مى‏نشيند.

 فصل مهاجرت شن‏ها حدود دهم ماه فوريه است؛ اما گاه با تغيير وضع هوا در سالهايى كه هوا غيرعادى است شن و خاك كويرى زودتر از راه مى‏رسد. خاك ژاپن كوير ندارد، جز حاشيه‏اى نمايشى در بخشى كوچك از خاك ساحلى ايالت اوكاياما در غرب اين كشور، و اين شنهاى مهاجر از چين بهره و منظره‏اى از كوير را به اينجا ارمغان مى‏آورد. جبهه هواى گرم اين خاك زرد را از فراز اقيانوس مى‏گذراند و به ژاپن مى‏رساند. شن و خاك كوير چين تا ميانه ژاپن هم مى‏آيد، اما نه به شرق آن و جاهايى مانند توكيو. پندارى كه شن و خاك ژاپن هم مانند همه چيزهاى ديگر از غرب آسيا آمده است و مى‏آيد.

 339 – مباحث دستورى ريگ ودا

 آقاى دكتر ئه‏ايجيرو دوءياما دانش آموخته دانشگاه مطالعات خارجى اوياكا و دانشگاههاى توكيو و توهوكوُ در السنه كهن ايران، كه اكنون دانشيار بخش مطالعات هند و بودايى دانشگاه اوساكا است نسخه‏اى از كتاب پر حجم تازه خود زير عنوان كاركرد و صورت وجه شرطى اول شخص در ريگ ودا (به ژاپنى:

 Rigveda ni okeru Ichininsho-setsuzokuho no Kenkyu

 در :

  (March 2005,Osaka University ,XLV-II .Vol ,Memoires of the Graduate School of Letters

 را برايم فرستاد، و سپس به خواهشم خلاصه‏اى از متن و محتواى آن (كه به ژاپنى است) به انگليسى نگاشت، كه چكيده آن را در زير مى‏خوانيد:

 وجه شرطى كه از وجوه فعلى ودايى است، ديرزمانى توجه دانشمندان را به خود گرفته، و از اينرو تاكنون بررسيهاى بسيار درباره آن انجام شده است. با اينهمه، پژوهش لُغوى و متن شناسانه جامعى درباره آن بايسته است تا اين وجه را در ساختار زبانهاى هند و اروپايى، هند و ايرانى و ودايى بررسد. نگارنده كوشيده است تا در جاى نخستين گام براى چنين تحقيقى (براساس پايان‏نامه دكترى خود كه در سال 2004 در دانشگاه توهوكو گذرانده) ساخت و كاركرد وجه شرطى اول شخص در ريگ‏وِدا را، كه اين صيغه در آن بسيار اثباتى است، روشن سازد. همه صورتهاى محتمل آن را از طريق واج‏شناسى تاريخى و ملاحظات نحوى در متون به بررسى دقيق درآورده، و توانسته است 134 صورت (254 با احتساب موارد تكرارى) صيغه شرطى اول شخص بيابد، و اين موارد را بر حسب كاركردهاى نحوى آن طبقه‏بندى كند.

 اين كتاب داراى سه فصل اصلى است: ساخت‏شناسىِ واژگانى؛ بررسى نحوى؛ و جمع‏آورى منابع و مطالب يعنى همه عبارتهاى حاوى وجه شرطى در ريگ‏وِدا، كه هر يك ترجمه و با توضيح مشروح كلمه‏ها و جمله‏ها و آوردن پيشينه مضمون و محتواى عقيدتى آن ارائه شده است.

 در فصل ساخت‏شناسى واژگانى توضيح مى‏دهد كه وجه شرطى از سه جزء ساخته مى‏شود: بن‏مايه زمان، پساوند وجهى (-ؤ / a-)، و بخش ختامى شخصى. هر چند كه در بيشتر موارد مى‏توان وجه شخصى را به روشنى تشخيص داد، بسيارى صورتهاى پيچيده هست كه مى‏تواند نمودار وجوه فعلى ديگر جز وجه شرطى باشد.

 از جنبه نحوى، همه كاركردهاى احتمالى وجه شرطى اول شخص بررسى شده، و همه نمونه‏ها بر حسب تفاوت نوع جمله‏ها طبقه‏بندى و جمله‏هاى غيراستفهامى (اثباتى) هر يك به بندهاى اصلى و فرعى تقسيم شده است. در جمله‏هاى اثباتى مى‏توان سه كاركرد زير را اصل قرار داد: اعلام نيّت (اراده)، دعوت و درخواست از مخاطب، و بيان انتظار گوينده (وجه احتمالى). اكثر نمونه‏ها مصداق وجه ارادى است. وجه درخواستى فقط در تثنيه و جمع به كار مى‏رود، چنانكه: «بياييد دشمنان را شكست بدهيم.» وجه احتمالى ممكن است مبنى بر تصديق و تصوّر، احتمال و پيش‏بينى، حدس، يا حالت ديگر گوينده باشد. در جمله‏هاى استفهامى، دو كاركرد اصلى از هم متمايز مى‏شود: جنبه الزامى، و جنبه احتمالى.

 هر چند كه توانسته است ساختار وجه شرطى اول شخص را روشن سازد و فهرستى قابل اطمينان از مصاديق آن در ريگ‏وِدا به دست دهد، در كاركرد اين موارد هنوز جاى ابهام مانده است.

    *

 ژاپن كه استادانى نامور در مطالعه و شناخت زبانهاى باستانى هند و آريايى و ايران بارآورده، در آن ميان زنده‏يادان آتسواُوُجى آشى‏كاگا و گيكيو ايتو، در اين رشته مطالعه نزديك به يك قرن تاريخ و تجربه دارد. بر اين زمينه، تحسين‏برانگيز است كه جوانان دانشور كوشا و مستعد راه آن بزرگمردان را دنبال كنند و پژوهشهاى زبان و فرهنگ و تمدن ايران و شرق باستان را در سرزمين آفتاب پويا و پرمايه نگهدارند.

 340 – الاسماء تُنَزِّلُ من السّماء

 تاكنون شمارى بسيار از مردان سياسى و مديران بنگاههاى اقتصادى كه كارشان بر اثر نادرستى و فساد مالى و اختلاس به رسوايى و بازداشت و محكمه رسيده است «كانِه‏كو» به معنىِ فرزندِ پول يا «زرپور» نام داشته‏اند. يكى از آنها، متأسفانه، درزى اهل علم و عضو هيأت علمى دانشگاه توكيو بود كه در ماه مه سال 2004 به اتهام ساختن نرم‏افزار رايانه‏اى براى بهره بردن از، و ضبط و توزيع غيرقانونى و بى جواز، آهنگهاى موسيقى در شبكه اينترنت از سوى پليس و دادستانى ژاپن بازداشت شد. پيش ازو هم يك سياست‏باز معروف و يك مدير بلندپايه بانك با همين نام خانوادگى طشت رسوايى‏شان از بام افتاده بود.

 341 – آب تنىِ آيينى در زمستان‏

 روحانيان شينتو، آيين باستانى ژاپن، رسم دارند كه در ميان زمستان در آب بسيار سرد يا آبگير كوچكى كه قطعه‏هاى بزرگ يخ در آن شناور است آب‏تنى كنند و در اين حال به نيايش بايستند. گاهى اين آب‏تنى با ايستادن زير آبشارى كه از كوه مقدسى يا بر كنار زيارتگاهى فرو مى‏ريزد انجام مى‏گيرد، و در اين نيايش آنها در جامه بلند سفيد مدتها زير آبشار زمستان به ذكر و عبادت مى‏ايستند. در جاهايى از ژاپن در يكى از روزهاى مقارن يا پس از نوروز شمارى از مردم محل و روستا، از كودكان دبستانى گرفته تا مردان و زنان سالمند، در مراسمى آيينى با هم به دريا مى‏روند و چندى در آب مى‏مانند و قدرت و تحمل خود را مى‏آزمايند. اين مراسم را مى‏توان نمودارى از رياضت كشيدن، كه در بسيارى از آيين‏هاى شرقى طريقه نزديك شدن به مبدأ يا تزكيه نفس شناخته مى‏شود، دانست.

 342 – لاك‏پشتِ كشتزار

 تاگامه (به معنى لاك‏پشت كشتزار) حشره‏اى قوى به طول 7 يا 8 سانتيمتر است كه در آب هم مى‏زيد و قورباغه‏ها را براى خوردن شكار مى‏كند. اين حشره پس از گرفتن طعمه، نيش خود را در تن شكار فرو مى‏بَرَد و آن را بى‏حس مى‏كند. تاگامه مانندِ روزكور است، و شبها سوى چراغ و نور جذب مى‏شود. نام اين حشره از كامه (لاك‏پشت) گرفته شده، زيرا كه ذوحياتين است، و نيز به كرم شب‏تاب (هوتاروُ در ژاپنى) شباهت دارد. تاگامه را براى حفاظت كشتزارهاى برنج از آفت قورباغه‏ها در بسيارى از مزرعه‏ها رها مى‏كنند؛ و مانند زنجره چند بار پوست مى‏اندازد.

 343 – جشن بلوغ‏

 در ژاپن روزى را در اوايل سال «روز بلوغ» نام داده‏اند و براى جوانهايى كه در آن سال به بيست سالگى، سن بلوغ، مى‏رسند جشن مى‏گيرند. اين مراسم را «سِى جين شيكى» مى‏گويند. پيشتر، 15 ژانويه هنگام اين مراسم و تعطيل رسمى بود، و چند سالى است كه دومين دوشنبه سال را براى آن معين كرده‏اند (يكى به اين علت كه به آزمون سراسرى ورود به دانشگاهها كه حدود نيمه ژانويه برگزار مى‏شود برخورد نكند).

 اين روز فرصتى است براى نورسيدگان به جامعه افراد متعهد و مسئول كه گرد هم آيند. بيشتر شهرداريها مراسمى براى 20 سالگان شهر خود ترتيب مى‏دهند، و جوانها هم فرصتى مى‏يابند كه به شهر و زادگاه خود بازگردند و با دوستان دوره‏هاى تحصيلى گذشته ديدارى تازه كنند.

 خانواده دخترانى كه به 20 سالگى مى‏رسند، از مدتها پيش به تدارك آماده كردن كيمونو براى آنها برمى‏آيند، و بيشتر دختران ژاپنى در اين روز براى نخستين بار كيمونو مى‏پوشند. رسم است كه مادربزرگ‏ها كه اندوخته‏اى دارند كيمونويى برازنده (كه از چند صدهزار و تا چند ميليون ين قيمت دارد) براى نواده دختر سفارش مى‏دهند، يا كه مادر و مادربزرگ با هم به نمايشگاه كيمونو مى‏روند و با صرف وقت بسيار اما خوش كيمونويى كه دختر هم دوست دارد برمى‏گزينند.

 كيمونو پوشيدن كارى است دشوار كه هنر و فن و تجربه مى‏خواهد، و بيشتر دختران به آرايشگاه زنانه كه در اين روز از صبح زود باز مى‏كند مى‏روند تا به آنها كيمونو بپوشانند، يا كه اين كار را مادربزرگ به عهده مى‏گيرد. بيشتر جوانان پس از پوشيدن لباس آراسته (براى پسرها) و كيمونو (براى دخترها) به معبد و زيارتگاه نزديك خانه يا زيارتگاهى كه خانواده‏شان به آن عقيده و دلبستگى دارند مى‏روند و براى سعادت آينده و رسيدن به هدف‏هاى خود دعا مى‏كنند.

 پس از اجتماع در تالار و شهردارى، كه در آنجا برنامه‏اى براى شادباش  گفتن به بيست سالگان، از آن ميان سخنرانى شهردار، و احياناً هديه‏اى براى آنها آماده شده است، جوانان با دوستان دوره كودكى يا نوجوانى خود به چايخانه يا رستوران مى‏روند و ساعت‏هايى را به گفت‏وگو و مرور خاطره‏ها و پرسيدن از حال و روزگار يكديگر مى‏گذرانند. جوانهايى كه دوره تحصيل را بى‏وقفه گذرانده و بى‏فاصله به دانشگاه وارد شده‏اند، در اين هنگام در سال دوم دانشگاهند. مى‏توان تصور كرد كه رفتن به اين مراسم براى جوانهايى كه ناكامى درسى داشته و به دانشگاه راه نيافته‏اند چندان شوق‏انگيز نيست.

 جوانهايى را كه نتوانسته‏اند به دانشگاه دلخواه خود راه پيدا كنند و براى آزمون سال آينده درس مى‏خوانند «رونين» مى‏گويند. در تاريخ دوره ميانه ژاپن و تا آغاز عصر تجدد، به رزمندگان سامورايى كه امير خود را از دست داده يا از خدمت امير و ارباب خود رانده شده يا بيرون آمده و هنوز امير يا ولينعمت تازه‏اى پيدا نكرده بودند كه به دستگاه او بپيوندند، «رونين» مى‏گفتند؛ كسانى كه داراى پايگاه اجتماعى و تكيه‏گاه و مقام «هويت» نبودند.

 از چيزهايى كه خانواده‏ها در جشن بيست سالگى فرزندان فراموش نمى‏كنند، برداشتن عكس يادگارى بخصوص براى دختران آراسته به كيمونو است، و اين يكى از چند مناسبت است كه پيش عكاسان حرفه‏اى و در عكاسخانه عكس مى‏گيرند. براى كارهاى رسمى و ادارى، مانند گرفتن گذرنامه يا گواهى‏نامه رانندگى، كمتر كسى نزد عكاس مى‏رود، و كار را با اتاقك‏هاى ماشينى عكس كه سكه مى‏اندازند و دو يا چهار عكس از چهره مى‏گيرند برگزار مى‏كنند. ژاپنى‏ها شناسنامه‏اى هم ندارند كه عكس بخواهد، و هرگاه كه براى كارهاى رسمى نياز به احراز هويت باشد برگ ثبت‏نام از شهردارى زادگاه يا محل اقامت خود مى‏گيرند.

 تا يك نسل پيش، با رسيدن جوان به بيست سالگى‏اش خانواده به فكر و تكاپو مى‏افتاد كه براى دختر يا پسر خود دست بالا كند و همسرى مناسب بيابد. امروزه با ديرتر شدن سن ازدواج و گريزان بودن بسيارى از جوانان از همسريابى والدين يا واسطه‏ها، خانواده‏ها شتابى در اين كار ندارند.

 344 – ياكوُدوشى‏

 پيش ازين، درباره عقيده ژاپنى‏ها به بحرانى و مخاطره‏آميز بودن ايام پيرامون چهل سالگى براى مردان، كه «ياكوُدوشى» خوانده مى‏شود، شرحى نوشته بودم (چهل سالگى در ايران و ژاپن، در: آينده، ش 5 – 8، سال هفدهم، مرداد – آبان 1370). اين روزها كه كتاب كبريت احمر فى شرايط المنبر تأليف محمد باقر خراسانى بيرجندى (نشر اسلاميه، 1376، چاپ سوم) را ورق مى‏زدم، در فصل هفتم آن (المجلس السابع) ديدم كه با نقل آيه شريفه 14 از سوره احقاف كه انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش مى‏كند، كه او را بار آورده‏اند تا برومند شده و به چهل سالگى رسيده، در تفسير گونه‏اى بر آن نوشته است: «زمانِ محكم شدن عقل و قوّت آن در سنّ سى و سه است به قول ابن عباس و قتاده (از راويان حديث)، و بلوغ حلمست در نزدِ شعبى – از آيه شريفه ظاهر مى‏شود كه مسنّ اربعين است و آن وقت انزال وحى است بر انبياء… در كتاب جامع الاخبار روايتست – از حضرت صادق (ع) – كه بنده در وسعت است تا به چهل برسد، و چون چهل ساله شد وحى مى‏فرمايد خداوند عزّ و جلّ به ملائكه كه بر او سخت بگيرند و قليل و كثير و صغير و كبير عمل او را بنويسند…. چنانچه در انوار نعمانيه روايتست – فرموده‏اند…. كسى كه چهل ساله شود و خير او بر شرّ غالب نباشد بداند كه به آتش مى‏رود.» (ص 142 و 143)

 345 – مجلّه‏هاى رايگان‏

 تازگيها شمار و شمارگان مجله‏هايى كه مجانى به مردم داده مى‏شود در ژاپن افزايش چشمگير پيدا كرده است. اين روزها يك مجلّه «مانگا» يا كارتون منتشر مى‏شود كه حاوى دوازده داستان تصويرى با شرح است و به رايگان در ايستگاه‏هاى ترن شهرى توزيع مى‏شود و سخت با استقبال جوانان و كارمندان شركتها و بنگاههاى اقتصادى روبرو شده است. اين مجله در يكصدهزار نسخه چاپ مى‏شود و مدير آن مى‏گويد كه با پخش رايگان اين مجله مى‏توانند از آگهى‏هايى كه براى درج در آن مى‏گيرند درآمدى بيش از آنكه مجله‏هاى ديگر دارند پيدا كنند. مجلّه ديگر كه درباره مطالب متنوع مقاله‏ها و گزارشهاى كوتاه مى‏نويسد تا مردم بتوانند در مدت سوار بودن در ترن شهرى بخوانند، 700 هزار تيراژ دارد و مورد توجه شمار فراوانى از مردم است، و اين هم با آگهى مى‏گردد. مجله‏هاى گونه‏گون ديگر كه براى گروه‏هاى خاص مانند ميانسالان، كارمندان شركتها، خانم‏هاى جوان و ديگر گروهها منتشر مى‏شود خواستاران فراوان يافته است، و در وضعى كه شمارگان مجله‏هاى عادى رو به كاهش است (به تأثير توسعه اينترنت و عوامل ديگر) تيراژ اينها بيشتر مى‏شود. مديران اين مجلّه‏ها بيشتر جوان‏ها هستند كه فكرهاى تازه دارند و توانسته‏اند وضع كار و دستگاه خود را با روحيات و خواست مردم و احوال روز سازگار كنند. بيشتر اين مجله‏ها پس از درآمدن و در مدتى كوتاه ناياب مى‏شود. جايگاههايى در ايستگاههاى قطار شهرى درست كرده‏اند كه اينجا گاهى مى‏توان 70 نوع از اين مجله‏ها را، كه براى برداشتن دوستداران گذاشته‏اند، چيده ديد. رونق كار و انتشار اين مجلّه‏ها حاصل اين واقعيت است كه آگهى‏دهندگان دريافته‏اند كه تأثير آگهى‏شان در اين نشريه‏ها بيشتر است.

 346 – عشق من در دويست سالگى‏ام‏

 شعرى را كه يكى از دانشجويانم در بخش ايرانشناسى در اوساكا، خانم آساكو فوُجى ساكى، چند سال پيش به فارسى درآورده بود به احتمال در اين يادداشتها معرفى نكرده‏ام. از آنجا كه اين قطعه در يكى از قالب‏هاى نادر شعرى ژاپن سروده شده و گوياى احساسى باريك و لطيف است، آن را با مقدمه‏اى كه خانم فوُجى ساكى نگاشته است در اينجا مى‏آورم:

 اين روزها در ستون “اوُرى اوُرى روُ اوُتا” (سروده‏هاى گاه به گاه يا شعر فصلى) در روزنامه آساهى نمونه يكى از گونه‏هاى شعرى ژاپن را كه “دوُ دوئى تسوُ” خوانده مى‏شود بارها مى‏يابيم.

 دوُ دوئى تسوُ از چهار بند به ترتيب هفت، هفت، هفت، و پنج هجايى تركيب مى‏شود. اين نوع شعر در آهنگ و تكيه و محتوايش نمكين مى‏نمايد. نيز، دوُ دوئى تسوُ شعر مردم است، و بيشتر از زندگى مردم سخن مى‏گويد و اين است كه با حال و احساسمان نزديك است. هر بار كه چنين شعر جالبى مى‏يابم، زبان ژاپنى برايم دوست داشتنى‏تر مى‏شود.

 خوب، يكى از اين شعرها را كه در اين روزنامه معرفى شده است، و هم آسانتر به فارسى درمى‏آيد، به ترجمه‏اش مى‏كوشم:

    شعر ژاپنى   ترجمه فارسى‏

    مِشى سو كوُوا زوْنى   گربه‏اى كه تند مى‏دود

    دِتِه يوُكوُ نكوگا   بى خوردن غذا

    ئورِه – نو – هاتاچى – نو   به عشق من مى‏مانَد

    كوين نى نيروُ   در دويست سالگى‏ام!

 «طنزِ اين شعر را مى‏شناسيد؟»

 347 – در بيابان گر ز شوق كعبه خواهى زد قدم‏

 زائران تبّتى بودايى كه در حاشيه بزرگراهها و كوره‏راهها پاى پياده به مقصد زيارتگاههاى دور مى‏روند، در هر قدم به زمين مى‏افتند و نماز مى‏برند. برابر يكى از گزارشها كه به تازگى منتشر شد، آنها با آنكه از صبح تا شام در راهند، در روز فقط 5 كيلومتر مى‏توانند پيش بروند، و در اين مساحت حدود دوهزار بار به زمين مى‏افتند. پاهاشان برهنه است، اما به دستهاشان پاافزار گونه‏اى مثل كفش چوبى كرده‏اند، و هنگام به زمين افتادن و سجده بردن روى آن سُر مى‏خورند و يك مترى به جلو مى‏لغزند و سپس پيشانى بر خاك مى‏سايند و برمى‏خيزند و باز، بى‏آنكه گام بردارند، به همان طريقه به زمين مى‏افتند و روى دستها كمى به جلو كشيده مى‏شوند. بر پيشانى‏شان، كه در هر افتادن به زمين مى‏سايند، جاى زخمى چركين پيداست. «سرزنشها گر كند خار مغيلان غم مخور.»

 348 – شگرد بازاريابان‏

 رسانه‏هاى ژاپن چندى پيش بخش‏هايى از ويدئويى را كه وليعهد ژاپن از دختر و يگانه فرزندش در دو سالگى گرفته بود نشان دادند. دربار ژاپن اعلام كرد كه پخش اين تصويرها در سوى نزديك‏تر ساختن خاندان سلطنت و خانواده وليعهد ژاپن به مردم است. اين ويدئو «آيكو جان» دختر كوچك و شيرين وليعهد را نشان مى‏داد كه در لباس راحت در خانه بر زمين نشسته و سرگرم ورق زدن و ديدن يك كتاب نقاشى كودكان و نشان دادن آن به پدرش است. فرداى آن روز، گوينده محبوب يكى از شبكه‏هاى تجارى تلويزيون پس از نشان دادن اين ويدئو اين كتاب نقاشى براى كودكان را به بينندگان معرفى كرد و گفت كه حالا در كتابفروشيها در دسترس است و مى‏توانند هر جلد آن را به 880 ين بگيرند.

 349 – يادى از لافكاديو هِرن‏

 لافكاديو هِرن Lafcadio Hearn ايرلندى براى بيشتر ژاپنى‏ها نامى آشنا است، زيرا كه او از نخستين اروپاييانى بود كه، خسته از مادّى‏گرايى مغرب زمين، در سال 1890 م. گذارش به ژاپن افتاد، به فرهنگ و مردم اين سرزمين دلبسته شد، اينجا ماند و به مطالعه گسترده و عميق در فرهنگ مردم پرداخت، كه حاصل آن كتابهاى بسيارى است كه از يافته‏ها و گردآورده‏هاى خود در اين زمينه نوشت. هِرن در شناساندن قصّه‏ها و افسانه‏ها و آيين و آداب ژاپنيان به مردم باخترزمين سهمى مهم و ارزنده دارد. از مشهورترين آثارش نگاهى به رويه‏هاى كمتر شناخته شده ژاپن، داستانها و بررسيها درباره غرايب ژاپن، در ژاپن شبح وار، و كوكوزو (دل ژاپن)؛ اشاره‏ها و بازتابهايى از درون زندگى ژاپن است. هِرن در سرزمين آفتاب ماندگار شد، مليّت ژاپنى گرفت، و نام كويزوُمى را براى خود اختيار كرد.

 يك سال پيش مراسمى براى بزرگداشت او برگزار شد، و در اين مناسبت سلسله سخنرانيهايى در معرفى و نقد آثار او، بويژه در شهرهاى ماتسوُئه، كوُماموتو، و توكيو كه هرن در آنجا زيسته و تحقيق كرده بود ترتيب دادند.

 مى‏گويند كه هِرن چنان شيفته مراسم آئينى مردم ژاپن بود كه يك بار به ديدن تورو – ناگاشى (فانوس‏هاى رها شده روى آب) در جشنواره بوْن (در موسم بزرگداشت درگذشتگان خانواده در نيمه ماه اوت) در يايزوُ چنان به وجد آمد كه لباسهايش را كند و شناكنان به دنبال شمار زيادى فانوس شناور، كه در اين مراسم بر آب رها كرده بودند و امواج آن را از ساحل دور مى‏كرد، رفت.

 350 – روكوُئونجى و قصر طلايى‏

 از ديدنيهاى كيوتو كين كاكوُ (قصر طلايى) است، معروف‏ترين بناى محوطه اين معبد رُكوُئون، يا رُكوُئونجى است. تاريخ اين معبد به سده سيزده ميلادى بازمى‏گردد. در سال 1394 يوشى ميتسوُ، سومين فرمانرواى خاندان سپهسالارىِ آشى‏كاگا، قدرت حكومت را به جانشين خود واگذاشت، و پس از سه سال بنايى در اين گوشه از معبدِ رُوكوُئون كه چشم‏اندازى دل‏انگيز دارد براى گوشه نشستن و آسودن خود ساخت. پس از درگذشتن او و برابر وصيتش، اين بنا، كه «كيتا ياما دِن» خوانده مى‏شد به معبدِ ذِن (فرقه عرفانى بودايى) بدل شد. همه بناهاى اين معبد جز «قصر طلايى» در گذر ايام ويران يا در آتش سوخته و باز ساخته شده است. روكوُئونجى در سال 1994 در فهرست ميراث فرهنگى جهان ثبت شد.

 «قصر طلايى» (كين كاكوُ) را به اين نام مى‏خوانند زيرا كه نماى بيرونى آن را، از بام و ديوارها و ستونها، با روكشى از طلا پوشانده‏اند