ساختار اجتماعى جامعه ایران در چند صده اخیر به گونه اى بوده که هر یک از مجتهدان شیعى با استقلال عمل و بدون نیاز به کسب مجوز دولتى به تحریر و ثبت اسناد اقدام مىکردند.
اسناد محکمه آقا سید صادق طباطبایى جد اعلاى خاندان طباطبایى، مربوط به سالهاى ۱۲۸۴ و ۱۲۸۵ هجرى قمرى در زمره نسخ خطى گران سنگى است که از منظر تحقیقات و مطالعات اجتماعى – اقتصادى عصر قاجار بسیار باارزش و در عداد منابع بکر محسوب مىشود.
این اسناد در دو کتابچه با کاغذ روسى و جلد چرمى. اولى متضمن ۴۰۰ برگ، با ثبت سندى به تاریخ ۵ شعبان ۱۲۸۴ ه’. ق. برابر با نوامبر ۱۸۶۸ میلادى و دومى، مشتمل بر ۶۰۰ برگ با سندى به تاریخ ۲۵ ذیحجه ۱۲۹۲ ه’. ق. برابر ژوئن ۱۸۷۶ میلادى آغاز شده است. در هر دو کتابچه بیش از دوهزار قباله به ثبت رسیده که تاکنون چنین حجمى از اسناد مرتبط به این سالها در یک مجموعه کمتر دیده شده است.
این دو کتابچه موروثى سالیان دراز در کتابخانه شخصى نگارنده نگهدارى مىشد تا ابتدا به همّت همکار محقق آقاى امید رضائى مورد شناسائى قرار گرفت و پس از احراز اهمیت و اعتبار آن با توجه به قدمت، اصالت و تنوع اسناد تصمیم گرفته شد اسناد یکى از کتابچه ها شامل هشتصد و سى قباله براى استفاده اهل تحقیق و علاقهمندان پژوهش در دوره قاجار در شمارگان معدودى به چاپ برسد – اخیراً یکى از کتابچه هاى مربوط به شیخ فضلالله نورى نیز توسط نشر تاریخ ایران منتشر شده که مربوط به حد فاصل سالهاى ۱۳۰۳ – ۱۳۰۶ ه’. ق. است، بنابراین اسناد محکمه آقا سید صادق طباطبایى قدیمىترین اسناد از این دست است که براى نخستین بار انتشار مىیابد. یادآور مىشوم که هر دو کتابچه امروزه در سازمان اسناد و کتابخانه ملى ایران حراست مىشود. براى آشنایى بیشتر خوانندگان، شمه اى از مقام و موقعیت طباطبایى را در آن روزگار یادآور مىشویم:
سید صادق، مجتهد بزرگ و نامدار عصر ناصرى است که در عصر خود از نفوذ و اعتبار بسیار برخوردار بوده است. فریدون آدمیت در کتاب اندیشه ترقى مىنویسد: «در طبقه روحانیون، آقا میرزا صادق عنوان «جناب آقا» داشت و ناصرالدین شاه او را به همان عنوان خطاب مىکرد و یکى از چند علمایى بود که شاه به دیدن آنان مىرفت و استخارههاى خود را هم پیش آقا سید صادق مىفرستاد.»
روزنامه شرافت در شماره ۶۴ محرم ۱۳۲۰ ه’. ق. با چاپ تصویرى از آقا سید صادق مىنویسد: «او مدت شصت سال در دارالخلافه تهران، بلکه تمام محروسه ایران، رئیس بزرگ ملت محسوب مىشد.»
در اینجا بىمناسبت نمىدانم که این نوشته را با ذکر خلاصهاى از مقاله مرحوم عبدالحسین سارى اصلانى به نقل از راهنماى کتاب، شماره ۸ – ۱۰، آبان – دى ۱۳۴۹ صص ۶۴۴ – ۶۴۸ به مدیریت استاد ایرج افشار به پایان ببرم و براى همه سالکان و درگذشتگانِ رهرو طریقتِ آزادگى و مروّت، آرامش و شادى روح و روان مسئلت نمایم. با هم این مقاله را مىخوانیم.